- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
مریض بودند، نقل هست که یک روز آمدند مسجد، همین رئیس اسلام به قول این آقا که میگویند دیکتاتور! آمدند مسجد، منبر رفتند و فرمودند: «اگر کسی حقی به من دارد بگوید تا من حقش را بدهم». گفته شده است، نوشتهاند که یک کسی پا شد، گفت که بله، یک حقی من به شما دارم.
- «چیست؟»
- شما در یک جایی، یک شلاقی زدید به دوش من.
گفت: «بسیار خوب، بیا قصاص کن».
گفت: من لخت بودم؛ آن وقت شانهام لخت بوده.
دارد که حضرت لخت شد؛ شانه را [نشان] دادند که شلاق بزن. بعد، عرب آمد بوسید و حرفهای دیگر. (1)
این یک دیکتاتور است! که رئیس ملت میگوید که هر که حقی دارد، [بگیرد]؛ اگر یک کسی ده شاهی از او گرفته بود، میگفت: خوب آقا من این حق را دارم، شما به من فلان تعدی را کردید، شما مال من را گرفتید، چطور؛ خوب آن وقت گفته است بگیرید، کسی نگفت! یک کسی هم گفت که شلّاق زدید، معلوم شد که نبوده اینطور؛ خواسته ببوسد، [شانه] لختِ حضرت را ببوسد؛ با این وضع - با این خلاف - این کار را کرده. خوب حالا اگر شما در تمام حکومتهایی که در دنیا هست، حکومتهای دموکراسی، حکومتی که اسمش را میگذارید، پیدا بکنید یک همچو حاکمی که بیاید مقابل ملت، مقابل این رعیت بایستد بگوید که هر که بر من حقی دارد، بیاید بگیرد. شما اگر در تمام دنیا پیدا کردید یک همچو حکومتی، آن وقت بگویید حکومت اسلام حکومت دیکتاتوری است.
شمهای از حکومت عدل علی (ع)
یک قصه هم مال حضرت امیر - سلام الله علیه - است. قاضیای که خود حضرت امیر
- «چیست؟»
- شما در یک جایی، یک شلاقی زدید به دوش من.
گفت: «بسیار خوب، بیا قصاص کن».
گفت: من لخت بودم؛ آن وقت شانهام لخت بوده.
دارد که حضرت لخت شد؛ شانه را [نشان] دادند که شلاق بزن. بعد، عرب آمد بوسید و حرفهای دیگر. (1)
این یک دیکتاتور است! که رئیس ملت میگوید که هر که حقی دارد، [بگیرد]؛ اگر یک کسی ده شاهی از او گرفته بود، میگفت: خوب آقا من این حق را دارم، شما به من فلان تعدی را کردید، شما مال من را گرفتید، چطور؛ خوب آن وقت گفته است بگیرید، کسی نگفت! یک کسی هم گفت که شلّاق زدید، معلوم شد که نبوده اینطور؛ خواسته ببوسد، [شانه] لختِ حضرت را ببوسد؛ با این وضع - با این خلاف - این کار را کرده. خوب حالا اگر شما در تمام حکومتهایی که در دنیا هست، حکومتهای دموکراسی، حکومتی که اسمش را میگذارید، پیدا بکنید یک همچو حاکمی که بیاید مقابل ملت، مقابل این رعیت بایستد بگوید که هر که بر من حقی دارد، بیاید بگیرد. شما اگر در تمام دنیا پیدا کردید یک همچو حکومتی، آن وقت بگویید حکومت اسلام حکومت دیکتاتوری است.
شمهای از حکومت عدل علی (ع)
یک قصه هم مال حضرت امیر - سلام الله علیه - است. قاضیای که خود حضرت امیر