- » امروز جمعه، 23 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
نمیخواهیم. تا فریاد «مرگ بر شاه» هم نکنند، نمیزنند آنها را. این فریاد، این امرشان این است که «هر وقت اسم شاه آمد و نگفتند که اعلیحضرت آریامهر یاالله بزنید»! الآن همه ایران، از آن بچههای کوچک تا آن پیرمردهای بزرگ، با یک کلام، یک کلام حرفشان است که ما نمیخواهیم این را؛ این برود! و یک همچو ملتی نمیشود پیروز نشود. شما بدانید که پیروز است این ملت.
ناتوانی ابرقدرتها در برابر اراده ملت
با یک ملت نمیشود بازی کرد. شما نترسید از اینکه کارتر از آن طرف میگوید «ما پشتیبانی میکنیم» و وزیرخارجه انگلستان از آن طرف میگوید که «ما پشتیبانی میکنیم» و نمیدانم کرملین از آن طرف میگوید «پشتیبانی میکنیم»؛ اینها همه حرف است که میزنند. هیچ از این معنا نترسید. یک ملت - هر چه هم که ضعیف باشد - وقتی همه گفتند نه، این «نه» است، نمیشود «آره» بشود. نه میتواند نظامی این کار را بکند، نه میتواند ارتش امریکا و روسیه این کار را بکند؛ این یک چیزی است نشدنی.
چاره حل این بن بستی که الآن هست، نه وزیر میتواند این را حلش کند، نه وکیل میتواند حلش کند. حلش دست شاه هست! و آن این است که بگذارد و برود، بگذارد و برود! بگذارد مردم را به حال خودشان. بن بستش این است که الآن دولتها بن بست آوردند، شاه این بن بست را پیدا کرده، و بن بست به دست شاه واقع شده. [دائماً] میگویند بن بست است، بیایید بنشینیم حلش کنیم؛ حل کی و حل کی! هیچ کس نمیتواند حلش کند، این آتش را هیچ کس نمیتواند خاموش کند؛ فقط کلیدش دست خود ایشان است که گورش را گم کند برود! وقتی که رفت یک آرامشی هست. وقتی دنبالههایش هم رفتند؛ یعنی آنهایی که پشتوانه او بودند، آنها هم قدرتهایشان را جمع کردند رفتند، مملکت آرام میشود. مملکت ایران چرا آرام نباشد؟ مردم ایران مردم آرامی هستند، لکن وقتی اینقدر فشار به آنها میآید، آن وقت صدایشان درمی آید؛ والّا مردم نجیب آرامی هستند. الآن از نجابتشان است که این داد را دارند میزنند؛ از اصالت ایران است که دارند این داد را میزنند.
ناتوانی ابرقدرتها در برابر اراده ملت
با یک ملت نمیشود بازی کرد. شما نترسید از اینکه کارتر از آن طرف میگوید «ما پشتیبانی میکنیم» و وزیرخارجه انگلستان از آن طرف میگوید که «ما پشتیبانی میکنیم» و نمیدانم کرملین از آن طرف میگوید «پشتیبانی میکنیم»؛ اینها همه حرف است که میزنند. هیچ از این معنا نترسید. یک ملت - هر چه هم که ضعیف باشد - وقتی همه گفتند نه، این «نه» است، نمیشود «آره» بشود. نه میتواند نظامی این کار را بکند، نه میتواند ارتش امریکا و روسیه این کار را بکند؛ این یک چیزی است نشدنی.
چاره حل این بن بستی که الآن هست، نه وزیر میتواند این را حلش کند، نه وکیل میتواند حلش کند. حلش دست شاه هست! و آن این است که بگذارد و برود، بگذارد و برود! بگذارد مردم را به حال خودشان. بن بستش این است که الآن دولتها بن بست آوردند، شاه این بن بست را پیدا کرده، و بن بست به دست شاه واقع شده. [دائماً] میگویند بن بست است، بیایید بنشینیم حلش کنیم؛ حل کی و حل کی! هیچ کس نمیتواند حلش کند، این آتش را هیچ کس نمیتواند خاموش کند؛ فقط کلیدش دست خود ایشان است که گورش را گم کند برود! وقتی که رفت یک آرامشی هست. وقتی دنبالههایش هم رفتند؛ یعنی آنهایی که پشتوانه او بودند، آنها هم قدرتهایشان را جمع کردند رفتند، مملکت آرام میشود. مملکت ایران چرا آرام نباشد؟ مردم ایران مردم آرامی هستند، لکن وقتی اینقدر فشار به آنها میآید، آن وقت صدایشان درمی آید؛ والّا مردم نجیب آرامی هستند. الآن از نجابتشان است که این داد را دارند میزنند؛ از اصالت ایران است که دارند این داد را میزنند.