- » امروز یکشنبه، 4 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
مردم بکند؟ آقا، بچههای کوچک ما را، دختر بچههای هشت ساله و نُه ساله را، این چند روز کشتند. حالا کارشان را از دبیرستانها [شروع کردهاند] - خون دانشگاهیها را که ریختند و آنقدر [جنایت] کردند که الآن همه شان در اعتصاب هستند آنها حالا - از آنجا آمدهاند سراغ دبستانها؛ آن بچههای کوچک دبستان را اینها دارند میکشند. اینها الآن دارند خرابکاری میکنند. آن خرابکاریای که ملت را میخواهند بکشند و بروند.
مستشاران امریکا برای کشتار تودهها
ما فریادمان این است که باید این ملت هرچه دارد مال خودش باشد، و خودش اداره خودش را بکند. ما «مستشار» نمیخواهیم از امریکا! شصت هزار مستشار، که اینقدر [هزینه] دارد که من و شما تصورش را نمیکنیم. این بودجه مملکت را صرف مستشارها دیگر نکنید. این خیلی عجیب است! پایگاه برای آنها درست میکنند، مستشارها میآیند، خرجش را ما باید بدهیم! نفتمان را میدهیم برای درست کردن پایگاه! شما حساب بکنید این را و بعد مطالعه کنید در این امور، یک اسلحهای که ایران به دردش به هیچ وجه نمیخورَد، این مال جنگهای بزرگی است که بین دو تا ابرقدرت یکوقتی این جنگها میشود، یک همچو اسلحهای برای ما نیست؛ ما یک همچو اسلحهای [لازم] نداریم؛ ما مسلسلها و اینها کافیمان است، اینقدری که میتوانیم استعمال کنیم برای تنظیم امور داخلی خودمان. نمیخواهیم جنگ کنیم. مگر ما با شوروی حالا میتوانیم جنگ کنیم یا با امریکا میتوانیم جنگ کنیم؟ ما با بازار تهران میتوانیم جنگ کنیم؛ خوب، مسلسلها بس است؛ ما با دانشگاه و جوانهای دانشگاهی میتوانیم جنگ کنیم! ما حالا رسیدیم به آنجا که با دبستانیها، با این بچههای هشت ساله و نه ساله جنگ بکنیم! همین دیروز خواندم که تلفنی آمده بود، همین دیروز یا پریروز، باز ریختهاند توی یک دبستانی و بچهها را زدهاند و شَل کردهاند و ... خوب، این مسلسلها برای کشتن اهل ملت خودمان کافی است! دیگر محتاج به آن چیزها نیستیم! پس، آنها مال ما نیست، مال کس دیگر است. مال آن است که میتواند استعمال کند، مال آنی است که به دردش میخورد؛ آن امریکاست. آن وقت این نفت را دادیم پایگاه برای خود آنها درست
مستشاران امریکا برای کشتار تودهها
ما فریادمان این است که باید این ملت هرچه دارد مال خودش باشد، و خودش اداره خودش را بکند. ما «مستشار» نمیخواهیم از امریکا! شصت هزار مستشار، که اینقدر [هزینه] دارد که من و شما تصورش را نمیکنیم. این بودجه مملکت را صرف مستشارها دیگر نکنید. این خیلی عجیب است! پایگاه برای آنها درست میکنند، مستشارها میآیند، خرجش را ما باید بدهیم! نفتمان را میدهیم برای درست کردن پایگاه! شما حساب بکنید این را و بعد مطالعه کنید در این امور، یک اسلحهای که ایران به دردش به هیچ وجه نمیخورَد، این مال جنگهای بزرگی است که بین دو تا ابرقدرت یکوقتی این جنگها میشود، یک همچو اسلحهای برای ما نیست؛ ما یک همچو اسلحهای [لازم] نداریم؛ ما مسلسلها و اینها کافیمان است، اینقدری که میتوانیم استعمال کنیم برای تنظیم امور داخلی خودمان. نمیخواهیم جنگ کنیم. مگر ما با شوروی حالا میتوانیم جنگ کنیم یا با امریکا میتوانیم جنگ کنیم؟ ما با بازار تهران میتوانیم جنگ کنیم؛ خوب، مسلسلها بس است؛ ما با دانشگاه و جوانهای دانشگاهی میتوانیم جنگ کنیم! ما حالا رسیدیم به آنجا که با دبستانیها، با این بچههای هشت ساله و نه ساله جنگ بکنیم! همین دیروز خواندم که تلفنی آمده بود، همین دیروز یا پریروز، باز ریختهاند توی یک دبستانی و بچهها را زدهاند و شَل کردهاند و ... خوب، این مسلسلها برای کشتن اهل ملت خودمان کافی است! دیگر محتاج به آن چیزها نیستیم! پس، آنها مال ما نیست، مال کس دیگر است. مال آن است که میتواند استعمال کند، مال آنی است که به دردش میخورد؛ آن امریکاست. آن وقت این نفت را دادیم پایگاه برای خود آنها درست