- » امروز شنبه، 3 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
یک آدمی دوازده- سیزده سال مشغول خیانت و مشغول چپاولی بوده و شما اطلاع نداشتید، شما لیاقت اینکه در این پست باشید - اگر پستی باشد - شما همچو لیاقتی نداری! آدم نالایقی هستی! لکن مطلع بودید - چنانکه هستید و بودید - خوب دو نفر شریک جرم بودید! منتها تو شریکْ بزرگه بودی، او شریکْ کوچکه بوده! حالا شریک بزرگه اگر شریک کوچکه را گرفت و حبسش کرد، اسباب این میشود که دیگر جرمی در کار نباشد؟! یا جرم هست؟ خوب، تو شریک کوچکه را گرفتی؛ ملت شریک بزرگه را میخواهد! همان حجتی که تو داری بر اینکه این شریک جرم را گرفتی یا این شرکای جرم را گرفتی، با همان دلیلی که شما این شرکای جرم را گرفتی، به همان دلیل، ملت از تو مؤاخذه میکند و میخواهد تو را بگیرد. این راهِ مَفَرّ است؛ خوب، اینها راه عقلایی نیست که شما میخواهید یک راهی درست کنید که این نجات پیدا بکند. این راه نجات نیست که!
مردم بازی نمیخورند
تمام این حرفها و تمام این نیرنگها برای این است که خوب، احتمال - ولو درصدِ احتمالْ یک احتمال، ولو در هزار احتمال یک احتمال - اینها احتمال میدهند که مردم را مثلاً یک بازی بدهند، ولو آن طبقه مثلاً متعارف مردم را بازی بدهند لکن ما میبینیم که مردم بازی نمیخورند. همین حالا که هم آن شریک جرمها را گرفته است و هم آن نطق را هی مکرراً میگویند گذاشته است و شنیدند و خوب ما هم شنیدیم این نطقها را، و هم نطق آن نخست وزیر نظامی، آن را هم ما شنیدیم که گفته است، هم سرنیزه آقایان و همه چیزها، هم حمله به مردم و هم ریختن توی بیمارستان و درِ بیمارستان را شکستن و در توی بیمارستان آدم کشتن، و هم حمام قم که سه نفر را به واسطه گاز خفه کردهاند، و هم همدان و هم همه جا، باز همان حرفها و همان انقلابات و همان اعتصابات و همان صداها هست، و نمیشود نباشد.
یک ملتی که بیشتر از پنجاه سال زیر دست و پای اینها خرد شده است، حالا که چشمهایش را باز کرده و میبیند که باید این مجرمها را با زور و با فشار و با هیاهو و با
مردم بازی نمیخورند
تمام این حرفها و تمام این نیرنگها برای این است که خوب، احتمال - ولو درصدِ احتمالْ یک احتمال، ولو در هزار احتمال یک احتمال - اینها احتمال میدهند که مردم را مثلاً یک بازی بدهند، ولو آن طبقه مثلاً متعارف مردم را بازی بدهند لکن ما میبینیم که مردم بازی نمیخورند. همین حالا که هم آن شریک جرمها را گرفته است و هم آن نطق را هی مکرراً میگویند گذاشته است و شنیدند و خوب ما هم شنیدیم این نطقها را، و هم نطق آن نخست وزیر نظامی، آن را هم ما شنیدیم که گفته است، هم سرنیزه آقایان و همه چیزها، هم حمله به مردم و هم ریختن توی بیمارستان و درِ بیمارستان را شکستن و در توی بیمارستان آدم کشتن، و هم حمام قم که سه نفر را به واسطه گاز خفه کردهاند، و هم همدان و هم همه جا، باز همان حرفها و همان انقلابات و همان اعتصابات و همان صداها هست، و نمیشود نباشد.
یک ملتی که بیشتر از پنجاه سال زیر دست و پای اینها خرد شده است، حالا که چشمهایش را باز کرده و میبیند که باید این مجرمها را با زور و با فشار و با هیاهو و با