- » امروز شنبه، 3 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
دادید؟ شما چهار نفر را راضی کردید که به جان مردم افتادهاند دارند مال و جان مردم را از بین میبرند. این چهار نفر را با پول راضی کردید! یا پول نفت ما را به اینها خوراندید یا چیزهای دیگر منافع مملکت ما را، و به جان مردم ریختید. ما میخواهیم اینها را بیرون بریزیم از مملکتمان، اینها بروند سراغ کارشان. تا حالا چاپیدند بس است؛ بعد بروند جای دیگر بچاپند.
لزوم تبلیغ برای شناساندن مسائل نهضت به دنیا
شما همه موظفید که مطالب ایران را بگویید برای مردم. بگویید برای این اروپاییها، برای این امریکاییها. مطالب را به آنها بگویید، حالی شان کنید که مملکت ایران وضعش این است. یک مملکت ناراضی الآن پیدا شده؛ و این مملکت ناراضی با دست امریکا و شوروی و با نوکری محمدرضاخان پیدا شده است و پدرش، که مثل این بود یا یک خردهای بهتر از این شاید - شاید. بگویید آقا، با هرکس ملاقات میکنید بگویید مصایب ایران را اینها بد معرفی کردهاند ایران را. اینها معرفی کردهاند که اینها یک مردم وحشی هستند که نمیگذارند اداره بشود مملکت! شماها وحشی هستید که نگذاشتید این مملکت ما دست خود ما باشد تا ادارهاش بکنیم؛ شما! هر جا شما دست میگذارید دست امریکا آنجاست. [در] این مملکت ارتش را دست میگذاریم شصت هزار نفر یا چهل و پنج هزار نفر مستشار آنجا هست! حالا دارند کم کم میروند. (1) فرهنگش را دست بگذاریم دست اینها تویش بوده. مجلسش، مجلس از خود اینهاست، افرادش با لیست اینها تعیین شده! شاهش با دست خود اینهاست! همهاش با دست اینهاست. ما چه چیز داریم دیگر؟ ما هیچ چیز نداریم الآن. اقتصاد ما داریم؟ همهاش دست اینهاست؛ همهاش. همهاش با خیانت این مردم و جنایات آنها - اربابها - دارد میشود.
ما میخواهیم یک مملکتی باشد دست خود شماها؛ دست این سر و پا برهنههایی که دارند گرسنگی میخورند. برای اینها فکر بکنید شماها. میخواهیم دست یک دستهای
لزوم تبلیغ برای شناساندن مسائل نهضت به دنیا
شما همه موظفید که مطالب ایران را بگویید برای مردم. بگویید برای این اروپاییها، برای این امریکاییها. مطالب را به آنها بگویید، حالی شان کنید که مملکت ایران وضعش این است. یک مملکت ناراضی الآن پیدا شده؛ و این مملکت ناراضی با دست امریکا و شوروی و با نوکری محمدرضاخان پیدا شده است و پدرش، که مثل این بود یا یک خردهای بهتر از این شاید - شاید. بگویید آقا، با هرکس ملاقات میکنید بگویید مصایب ایران را اینها بد معرفی کردهاند ایران را. اینها معرفی کردهاند که اینها یک مردم وحشی هستند که نمیگذارند اداره بشود مملکت! شماها وحشی هستید که نگذاشتید این مملکت ما دست خود ما باشد تا ادارهاش بکنیم؛ شما! هر جا شما دست میگذارید دست امریکا آنجاست. [در] این مملکت ارتش را دست میگذاریم شصت هزار نفر یا چهل و پنج هزار نفر مستشار آنجا هست! حالا دارند کم کم میروند. (1) فرهنگش را دست بگذاریم دست اینها تویش بوده. مجلسش، مجلس از خود اینهاست، افرادش با لیست اینها تعیین شده! شاهش با دست خود اینهاست! همهاش با دست اینهاست. ما چه چیز داریم دیگر؟ ما هیچ چیز نداریم الآن. اقتصاد ما داریم؟ همهاش دست اینهاست؛ همهاش. همهاش با خیانت این مردم و جنایات آنها - اربابها - دارد میشود.
ما میخواهیم یک مملکتی باشد دست خود شماها؛ دست این سر و پا برهنههایی که دارند گرسنگی میخورند. برای اینها فکر بکنید شماها. میخواهیم دست یک دستهای