- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
هست، اینها را برگردانند به ملت. این یک راهش، تا برسیم به کشتهها؛ حالا راه مالیاش. اینهمه اموال مردم را اتلاف کرده است و اینهمه نفت را داده به غیر و در مقابلش یک چیزی که به درد ملت نمیخورد بلکه ضرر برای ملت دارد، بیاید - بیایند خوب - اول اینها را جبران کند. اعلام کند که من میخواهم جبران کنم.
ایشان اعلان کرده است! میگویند که اعلام کرده است به اینکه این خاندان من هم، این کسانی که مربوط به من است، اینها هم باید رسیدگی بشود ببینیم که آیا اینها خلافی کردهاند، نکردهاند؟ اگر خلافی کردهاند، خوب اینها هم باید محاکمه بشوند! ایشان باز شاک (1) است که «خاندان ایشان» - خلافی کردن یا نکردن است! معلوم شد این هم از آن مسائلی است که مخفی است بر ایشان و اطلاع ندارند! حالا میخواهند ببینند که آیا این خاندان به کسی خلافی کردهاند، یک جرمی کردهاند! اگر ملتفت شدهاند، خوب حالا خود ایشان که میگوید توبه کردم و مقابل ملت میایستد و میگوید که خوب، من یک «اشتباهاتی» کردهام و حالا تعهد میکنم که نکنم و حالا ملتزمم که دیگر نکنم، ضمانت میکنم - اینها را مکرر میکند، خوب یک کسی میایستد، یک ملت میایستند مقابل او میگویند که تا حالا این کارهایی را که کردی، خوب جبران بکن؛ آن وقت بگو که ضمانت میکنم. مسأله یک مسأله حقوقی است. چنین نیست که یک مسألهای بین تو و خدا باشد. خدا بین تو و خودش را ممکن است که بیامرزد، ما وکیل عمومی خدا نیستیم اما خدا قبول نمیکند مگر که مسائل حقوقی حل بشود. حق مردم به عهده تو است الآن. تو الآن حق یک ملت در عهدهات است. تو مالهایی که این مال این ملت است به باد دادهای. تو ده سال جوانهای ما را در توی محبس با آن وضع با آنها رفتار کردی و امر کردی که اینطور کنند، خوب اینها را باید جبران بکنی تا بعد بگویی استغفرالله. تو جبران نکرده میگویی که من توبه کردم! ما باورمان میآید که تو توبه کار هستی؟! ملت نشناختهاند تو را؟! مگر شما آن اولی هم که آمدی سلطنت کردی، همه این التزامات را -
ایشان اعلان کرده است! میگویند که اعلام کرده است به اینکه این خاندان من هم، این کسانی که مربوط به من است، اینها هم باید رسیدگی بشود ببینیم که آیا اینها خلافی کردهاند، نکردهاند؟ اگر خلافی کردهاند، خوب اینها هم باید محاکمه بشوند! ایشان باز شاک (1) است که «خاندان ایشان» - خلافی کردن یا نکردن است! معلوم شد این هم از آن مسائلی است که مخفی است بر ایشان و اطلاع ندارند! حالا میخواهند ببینند که آیا این خاندان به کسی خلافی کردهاند، یک جرمی کردهاند! اگر ملتفت شدهاند، خوب حالا خود ایشان که میگوید توبه کردم و مقابل ملت میایستد و میگوید که خوب، من یک «اشتباهاتی» کردهام و حالا تعهد میکنم که نکنم و حالا ملتزمم که دیگر نکنم، ضمانت میکنم - اینها را مکرر میکند، خوب یک کسی میایستد، یک ملت میایستند مقابل او میگویند که تا حالا این کارهایی را که کردی، خوب جبران بکن؛ آن وقت بگو که ضمانت میکنم. مسأله یک مسأله حقوقی است. چنین نیست که یک مسألهای بین تو و خدا باشد. خدا بین تو و خودش را ممکن است که بیامرزد، ما وکیل عمومی خدا نیستیم اما خدا قبول نمیکند مگر که مسائل حقوقی حل بشود. حق مردم به عهده تو است الآن. تو الآن حق یک ملت در عهدهات است. تو مالهایی که این مال این ملت است به باد دادهای. تو ده سال جوانهای ما را در توی محبس با آن وضع با آنها رفتار کردی و امر کردی که اینطور کنند، خوب اینها را باید جبران بکنی تا بعد بگویی استغفرالله. تو جبران نکرده میگویی که من توبه کردم! ما باورمان میآید که تو توبه کار هستی؟! ملت نشناختهاند تو را؟! مگر شما آن اولی هم که آمدی سلطنت کردی، همه این التزامات را -