- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
الآن ما یک مملکت مستقلی نداریم. یک مملکتی که ارتشش زیردست یک کس دیگر است، فرهنگش باز نیز یک کس دیگری است، مجلسش به دست دیگری است، ما چه داریم آخر؟ یک مملکتی مجلس دارد؛ اگر یک مجلسی دارد، مملکتی است؛ ما مجلس نداریم. تو خودت در نوشتههایت گفتی، در صحبتهایت گفتی که لیست میآوردند! زمان پدرش را دارد میگویدها! این یا توجه ندارد، یکوقت شروع میکند تعریف کردن از پدر، یکوقت هم میگوید که تا چند سال پیش از این لیست را میآوردند و میدادند به ما، به حکومتها که وکلا را تعیین کنند! زمان پدرش هم میگوید همین طور بوده و زمان خودش هم میگوید تا مدتی اینطور بوده. منتها حالا دیگر، حالا دیگر اینطور نیست! خوب ما که مملکتمان وضعش این است که لیست باید بیاورند تا وکلایی که مردم باید تعیین کنند، حتی تو هم نباید تعیین کنی، باید سفارتخانهها تعیین کنند که اینها را شما باید قرار بدهی وکیل ما، پس مجلسْ ما نداریم. وقتی مجلس نداریم، دیگر قانون اساسی، معنیِ عمل به قانون اساسی معنا ندارد! .. مجلسی نیست تا اینکه عمل به قانون اساسی باشد. پس ما قانون اساسی هم که به آن عمل بکنیم الآن نیست در کار. یک قانون اساسی بوده و نوشتهاند گذاشتند کنار!
فرهنگ ما را هم که همه میدانید که یک فرهنگی است که آنها درست کردهاند برای ما، نظاممان هم که آنطوری است، اقتصادمان هم که از همه چیز بدتر. همه اینها الآن تحت تصرف دیگران است. الآن مملکت ما یک مملکتِ تجزیه شده [است]، مملکتی است که تحت نظر دیگران و تحت سلطه دیگران؛ و هر چه منافع هست دارند میبرند و میخورند؛ و علاوه بر آن همه جوانهای ما را دارند خراب میکنند و ضایع میکنند از طرفی و نمیگذارند تحصیل بکنند. حتی اینهایی که در خارج آمدهاند، اینها که الآن در خارج آمدهاند برای نیروی اتمی، اینها خوب چند دسته شان - یک دو دسته شان - پیش من آمدهاند و حرفشان این است که نمیگذارند که ما درست تحصیل بکنیم. ما را به یک حد پایین تر از اینی که هستیم نگه میدارند، نمیگذارند تحصیل بکنند! اینها نمیگذارند در خود دانشگاهمان تحصیل بکنند. اینها تحصیلشان را به یک حد محدودی [رساندند]
فرهنگ ما را هم که همه میدانید که یک فرهنگی است که آنها درست کردهاند برای ما، نظاممان هم که آنطوری است، اقتصادمان هم که از همه چیز بدتر. همه اینها الآن تحت تصرف دیگران است. الآن مملکت ما یک مملکتِ تجزیه شده [است]، مملکتی است که تحت نظر دیگران و تحت سلطه دیگران؛ و هر چه منافع هست دارند میبرند و میخورند؛ و علاوه بر آن همه جوانهای ما را دارند خراب میکنند و ضایع میکنند از طرفی و نمیگذارند تحصیل بکنند. حتی اینهایی که در خارج آمدهاند، اینها که الآن در خارج آمدهاند برای نیروی اتمی، اینها خوب چند دسته شان - یک دو دسته شان - پیش من آمدهاند و حرفشان این است که نمیگذارند که ما درست تحصیل بکنیم. ما را به یک حد پایین تر از اینی که هستیم نگه میدارند، نمیگذارند تحصیل بکنند! اینها نمیگذارند در خود دانشگاهمان تحصیل بکنند. اینها تحصیلشان را به یک حد محدودی [رساندند]