- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
«مالک اشتر» یکی از صاحب منصبهای بزرگِ حضرت امیر بوده است، «محمدبن ابی بکر» یکی از صاحب منصبهای بزرگ حضرت امیر بوده است؛ همیشه محتاج است مملکت به ارتش و همیشه محتاج است به صاحب منصب و همیشه محتاج به همه این قشرهایی که در ادارات هست. آنی که احتیاج به او ندارد، آنهایی است که سرْبار هستند؛ آنهایی است که میخواهند مال ملت را بخورند و کار هم نکنند؛ مال ملت را بخورند و نفعی هم نداشته باشند برای ملت؛ آنها البته حساب خودشان را باید بکنند و هر چه کمتر بخورند به نفع خودشان است، هر چه هم کمتر ببرند به نفع خودشان است، برای اینکه در هرجا بروند اینها پیدا خواهند شد.
حکومت اسلامی، مدافع حقوق محرومان
در هر صورت، این تبلیغاتی که میشود، چه در بین ارتشیها و سربازها و چه در بین دهقانها و - عرض میکنم که - کشاورزها که اگر حکومت اسلامی بشود این دهقانها دوباره باید به حال فلاکت بیفتند، خود دهقانها میدانند این را که این «اصلاحات ارضی» که این آقا کرد، این بیچارهها را به روزگار سیاه نشاند. اینها الآن زندگیشان بسیار زندگی پستی است؛ و این بانکهای تعاونی و این هیأتهایی که درست کردند، این بیچارهها را به کلی از هستی ساقط کردند. و حکومت اسلامی که بشود، این حرفها نیست تو [ی] کار. خیال نکنید که این املاکی که حالا از این گردن کلفتها گرفته شده است، حکومت اسلامی میآید و میگوید نه اینها را بدهید به خودشان. یکی یکی را میآید مینشاند حساب از آنها میکشد: شماها مالیات دولت اسلام را باید بدهید؛ و هفتاد سال، صد سال، خودتان، پدرتان، جدتان نداده؛ اگر حساب بکنیم، زاید بر این املاکی که شما دارید، جواهراتتان را هم از شما میگیریم؛ پولهای بانکیتان را هم از شما میگیریم برای اینکه شما بدهکار هستید به دولت. وقتی املاک ملی شد، یعنی مال دولت اسلام شد، آن وقت البته دهقان لازم دارد، رعیت لازم دارد، کشاورز لازم دارد. نمیخواهد کشاورزی را مثل حالا بکند که دستش پیش اسرائیل و امریکا دراز باشد که تخم مرغ بده - نمیدانم - جوجه بده -
حکومت اسلامی، مدافع حقوق محرومان
در هر صورت، این تبلیغاتی که میشود، چه در بین ارتشیها و سربازها و چه در بین دهقانها و - عرض میکنم که - کشاورزها که اگر حکومت اسلامی بشود این دهقانها دوباره باید به حال فلاکت بیفتند، خود دهقانها میدانند این را که این «اصلاحات ارضی» که این آقا کرد، این بیچارهها را به روزگار سیاه نشاند. اینها الآن زندگیشان بسیار زندگی پستی است؛ و این بانکهای تعاونی و این هیأتهایی که درست کردند، این بیچارهها را به کلی از هستی ساقط کردند. و حکومت اسلامی که بشود، این حرفها نیست تو [ی] کار. خیال نکنید که این املاکی که حالا از این گردن کلفتها گرفته شده است، حکومت اسلامی میآید و میگوید نه اینها را بدهید به خودشان. یکی یکی را میآید مینشاند حساب از آنها میکشد: شماها مالیات دولت اسلام را باید بدهید؛ و هفتاد سال، صد سال، خودتان، پدرتان، جدتان نداده؛ اگر حساب بکنیم، زاید بر این املاکی که شما دارید، جواهراتتان را هم از شما میگیریم؛ پولهای بانکیتان را هم از شما میگیریم برای اینکه شما بدهکار هستید به دولت. وقتی املاک ملی شد، یعنی مال دولت اسلام شد، آن وقت البته دهقان لازم دارد، رعیت لازم دارد، کشاورز لازم دارد. نمیخواهد کشاورزی را مثل حالا بکند که دستش پیش اسرائیل و امریکا دراز باشد که تخم مرغ بده - نمیدانم - جوجه بده -