- » امروز شنبه، 3 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
کند، هر کدام دیگری را طرد کند و اینها، یا بعضی آنها دانسته این کارها را میکردند، و از عمال ابتدایی خارجیها بودند، و [یا] بعضی آنها هم ملتفت قضیه نبودند که دارند آنها را میکشند به یک راهی که مخالف با مصلحت کشور خودشان است.
اساساً باب احزاب، از اول که پیدا شده است و اینها با هم جنگ و نزاع کردند، به نظر میرسد که با دست دیگران [بوده] برای اینکه اینها با هم مجتمع نشوند. و آنها از اجتماع یک تودهای میترسند، از این جهت به واسطه اینکه اینها مجتمع با هم نشوند و مربوط با هم نباشند، این امر را کردند و خودشان هم یک چیزی، صورتی آنجا درست کردند که اینها ببینند که مثلاً در مجلس انگلستان حزب کارگر داریم و حزب مثلاً کذا؛ خوب ما هم خوب است داشته باشیم! اما آنها یکجور دیگر فکر میکنند، اینهایی که از آنها اخذ میکنند یک جور دیگری فکر میکنند. اینها وقتی که با هم دو حزب تشکیل دادند، دو جبهه مخالف و دو جبهه دشمن تشکیل میدهند! این دشمن اوست، او هم دشمن اوست، و آنها استفادهاش را میکنند! آنها بازی میدهند اینها را که البته مملکت متمدن باید حزب داشته باشد، احزاب داشته باشد؛ خوب پس ما هم باید احزاب داشته باشیم! اما احزابی که ما درست میکنیم اینطوری است که این حزب با آن حزب تمام عمرش را صرف میکند در اینکه این او را بکوبد و او این را بکوبد.
از اول اینطوری زاییده شد احزاب در ایران - به حَسَب نظر من. حالا هم که به صورتهای دیگری درآمده است؛ حالا هم انسان میبیند که اینها باز با هم همین طور دشمنی میکنند و مخالفت میکنند. و این را هم من احتمال میدهم که یک دستی از خارج در کار باشد. همین دیشب دو - سه نفر، چند نفری که از یک جایی آمده بودند، شکایت از این میکردند که در فلان جا که ما هستیم دستجات با هم مخالفند؛ این از او بدگویی میکند، او از او بدگویی میکند. و این موجب تأسف است که شمایی که یک جمعیتی هستید در خارج، یک ثروتی هستید از مملکت ما در خارج، و باید اسلام، کشور شما از شما استفاده کند، فردا که وارد در کشورتان میشوید باید استفاده بدهید به کشور، کشور خودتان را آباد کنید، الآن با هم در اینجا به جنگ و گریز هستید؛ و به قول
اساساً باب احزاب، از اول که پیدا شده است و اینها با هم جنگ و نزاع کردند، به نظر میرسد که با دست دیگران [بوده] برای اینکه اینها با هم مجتمع نشوند. و آنها از اجتماع یک تودهای میترسند، از این جهت به واسطه اینکه اینها مجتمع با هم نشوند و مربوط با هم نباشند، این امر را کردند و خودشان هم یک چیزی، صورتی آنجا درست کردند که اینها ببینند که مثلاً در مجلس انگلستان حزب کارگر داریم و حزب مثلاً کذا؛ خوب ما هم خوب است داشته باشیم! اما آنها یکجور دیگر فکر میکنند، اینهایی که از آنها اخذ میکنند یک جور دیگری فکر میکنند. اینها وقتی که با هم دو حزب تشکیل دادند، دو جبهه مخالف و دو جبهه دشمن تشکیل میدهند! این دشمن اوست، او هم دشمن اوست، و آنها استفادهاش را میکنند! آنها بازی میدهند اینها را که البته مملکت متمدن باید حزب داشته باشد، احزاب داشته باشد؛ خوب پس ما هم باید احزاب داشته باشیم! اما احزابی که ما درست میکنیم اینطوری است که این حزب با آن حزب تمام عمرش را صرف میکند در اینکه این او را بکوبد و او این را بکوبد.
از اول اینطوری زاییده شد احزاب در ایران - به حَسَب نظر من. حالا هم که به صورتهای دیگری درآمده است؛ حالا هم انسان میبیند که اینها باز با هم همین طور دشمنی میکنند و مخالفت میکنند. و این را هم من احتمال میدهم که یک دستی از خارج در کار باشد. همین دیشب دو - سه نفر، چند نفری که از یک جایی آمده بودند، شکایت از این میکردند که در فلان جا که ما هستیم دستجات با هم مخالفند؛ این از او بدگویی میکند، او از او بدگویی میکند. و این موجب تأسف است که شمایی که یک جمعیتی هستید در خارج، یک ثروتی هستید از مملکت ما در خارج، و باید اسلام، کشور شما از شما استفاده کند، فردا که وارد در کشورتان میشوید باید استفاده بدهید به کشور، کشور خودتان را آباد کنید، الآن با هم در اینجا به جنگ و گریز هستید؛ و به قول