باشید و نه قرآن داشته باشید و نه موعظه چی داشته باشید و نه منبری داشته باشید و نه محرابی و نه آخوند؛ هیچی. پس چه بکنند؟ پس همین کارهایی که تا حالا کردند ادامه بدهند؛ همین کارهایی که تا حالا کردند. تبلیغات کردند زمان آن مرد خدانشناس. (1) چه تبلیغاتی بر ضد روحانیت کردند که روحانیت را دیگر توی اتومبیلها راه نمی‌دادند. مردکه می‌گفت که، گفته بود که من دو طایفه را سوار اتومبیل نمی‌کنم، قرار با خدا گذاشتم: یکی آخوند، یکی فاحشه! اینطور درست کرده بودند. چرا؟ برای اینکه از آخوند می‌ترسیدند. یک آخوند توی مجلس بود پدرش را درمی آورد، یک «مدرس» بود. یک مدرس توی مجلس بود مکرر شکست داد او را؛ ایشان را گرفتند کشتند.
وحدت کلمه
وحدت کلمه، للَّهِ بودن، این پیروزی را به شما داده تا حالا. این وحدت کلمه را حفظش کنید. این حزب بازی را کنار بگذارید، این جبهه بازی را کنار بگذارید، این آخوند و دانشگاهی را کنار بگذارید؛ خدا می‌داند ضرر به شما می‌زند، ضربه می‌زند به شماها هر کدام. در خارجْ آدم می‌آید می‌بیند که جبهه‌های مختلف است. آن به آن می‌گوید و به او می‌گوید، او چه می‌کند او چه می‌کند. کنار بگذارید آقا. اگر چنانچه مسلمانید مسلمانی اقتضای این می‌کند که کنار بگذارید؛ اگر ملی هستید ملی بودن اقتضای این کار را می‌کند؛ اگر عاقلید عقلْ اقتضای این را می‌کند. اینها را دیگران درست کردند به اعتقاد من. دیگران درست کردند که ما را متفرق از هم بکنند. کنار بگذارید این مسائل را، با هم بشوید: یَدالله مَعَ الجَماعَة (2) همه با هم بشوید. تا اینجا آوردید تا آخر ببرید. آخر یعنی آن وقتی که دست اجانب از مملکت شما کوتاه بشود؛ مملکت بشود مال خودتان، خودتان اداره‌اش بکنید، خودتان هر چه دارید دلتان خواست بفروشید. نفت را خواستید بفروشید، خواستید نفروشید. البته می‌خواهیم بفروشیم اما نه آن فروشی که این‌

صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>