- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
انسانی را دارند از بین میبرند. همه جا نیروی انسانی از بین رفته است و خشکیده تقریباً. پس ایشان اگر بروند استقلال فرهنگی از بین میرود! کدام استقلال داریم که از بین برود؟ حالا شما بروید استقلال میرود، این چه جور میشود دیگر، مملکت ما چه میشود، استقلالش از بین میرود! و ما استقلال میخواهیم.
وابستگی همه جانبه
درد مملکت ما این است که استقلال ندارد. نه استقلال فرهنگ دارد، نه استقلال ارتش دارد، نه استقلال اقتصاد دارد. اقتصادش وابسته است. یک کار صحیح نمیکنند اینها. یک اقتصاد وابستهای که مونتاژ است - به اصطلاحشان - باید از خارج بیاورند بخرند؛ ما مصرف [کننده] هستیم. بیاوریم مصرف کنیم. همین ... جفت کنیم اینجا، یک مملکت مصرفی هستیم. یک زراعتی این ایران داشت، یک زراعت و کشاورزی ایران داشت که محتاج نبود به خارج؛ یعنی صادر میکرد، صادرکننده بود. یعنی یک مملکت یک ناحیه آذربایجانش ممکن بود ایران را اداره بکند، یک ناحیه خراسانش یا فارسش ممکن بود که ایران را اداره بکند؛ حالا رسیده به آنجایی که خود اینها در حساب میگویند که سی روز یا سی و سه روز ... برای مملکتمان [غذا] داریم، باقیاش را باید دستمان را دراز کنیم به غیر.
ایران میدان چپاولگران
تمام این جهاتی که این مملکت ما ممکن الاستفاده بوده تمامش را به غیر دادهاند. «ملی» کردهاند مراتع را! اینهایی که من عرض میکنم، به من اشخاص با سند نوشتهاند. من الآن پیشم نیست این [نوشتهها] مع الأسف، به نجف فرستاده بودند، آنجا هست - حالا گم شده یا [امحا] شده نمیدانم - که بهترین مراتع، مرتعِ یک طرفی بود، که نوشته بود مراتع کجا، بهترین مراتع که وقتی کارشناسهای انگلستان آمدند اینجا گفتند که بهترین مراتعْ مرتعِ فلان جای ایران است که در آن همه [گونه] دامداری میشود کرد؛ و این را به ملکه انگلستان و یک دسته دیگری دادند! این مراتع [را]. جنگلهای ما «ملی» شده؛
وابستگی همه جانبه
درد مملکت ما این است که استقلال ندارد. نه استقلال فرهنگ دارد، نه استقلال ارتش دارد، نه استقلال اقتصاد دارد. اقتصادش وابسته است. یک کار صحیح نمیکنند اینها. یک اقتصاد وابستهای که مونتاژ است - به اصطلاحشان - باید از خارج بیاورند بخرند؛ ما مصرف [کننده] هستیم. بیاوریم مصرف کنیم. همین ... جفت کنیم اینجا، یک مملکت مصرفی هستیم. یک زراعتی این ایران داشت، یک زراعت و کشاورزی ایران داشت که محتاج نبود به خارج؛ یعنی صادر میکرد، صادرکننده بود. یعنی یک مملکت یک ناحیه آذربایجانش ممکن بود ایران را اداره بکند، یک ناحیه خراسانش یا فارسش ممکن بود که ایران را اداره بکند؛ حالا رسیده به آنجایی که خود اینها در حساب میگویند که سی روز یا سی و سه روز ... برای مملکتمان [غذا] داریم، باقیاش را باید دستمان را دراز کنیم به غیر.
ایران میدان چپاولگران
تمام این جهاتی که این مملکت ما ممکن الاستفاده بوده تمامش را به غیر دادهاند. «ملی» کردهاند مراتع را! اینهایی که من عرض میکنم، به من اشخاص با سند نوشتهاند. من الآن پیشم نیست این [نوشتهها] مع الأسف، به نجف فرستاده بودند، آنجا هست - حالا گم شده یا [امحا] شده نمیدانم - که بهترین مراتع، مرتعِ یک طرفی بود، که نوشته بود مراتع کجا، بهترین مراتع که وقتی کارشناسهای انگلستان آمدند اینجا گفتند که بهترین مراتعْ مرتعِ فلان جای ایران است که در آن همه [گونه] دامداری میشود کرد؛ و این را به ملکه انگلستان و یک دسته دیگری دادند! این مراتع [را]. جنگلهای ما «ملی» شده؛