- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
من نادم هستم، لااقل حکومت نظامی را بردار. دولت نظامی نیاورروی کار. بگو مردم بیایید خودتان یک کسی را تعیین کنید دولت، تا مردم احتمال بدهند که تو توبه کردی. آن وقت هم قبول نیست؛ نه آنکه توبه هر که هر غلطی کرد آخر عمرش بگوید توبه کردم، خوب این چه منطقی است؟ توبه شرایط دارد؛ مگر خدا توبه هرکس را قبول میکند؟ یک کسی که بیست و چند سال به مردم ظلم کرده است، حالا بگوید توبه کردم؛ عفو کردم این زندانیهای سیاسی را! زندانی سیاسیای که ده سال عمرش را اینجا گذرانده و آن وقت جوان بوده حالا پیر شده است و بیرون آمده است، آن وقت ریشش سیاه بوده و حالا ریشْ سفید بیرون آمده، آن وقت بدن سالم رفته حالا بدن مریض از این چالهای سیاه بیرون آمده؛ ده سال، پانزده سال - کمتر، بیشتر. من یکی از همین جوانهایی که الآن در اینجا هست و سابقاً - من سابقه دارم با او - آن وقت وقتی دست مرا میگرفت، دست من توی دست او غرق میشد؛ یک قوهای داشت که من دستم که توی دستش میرفت میفهمیدم که چه جور قوهای است، حالا وقتی با من مصافحه میکند یک آدم ضعیفی هست؛ [این] مصالحه میکند؟
ده سال یک کسی را تو میبری حبس میکنی، پانزده سال میبری حبس میکنی، جوانها را پیر میکنی، سالمها را مریض میکنی، اینها دیگر جبران ندارد! همین عفو کردم؟! غلط کردی عفو کردی! عفو چیست؟ چه حقی داشتی که بگیری که حالا عفو کردی؟ عفو مال این است که یک کسی گناهی داشته باشد؛ چه گناهی اینها کرده بودند که تو اینها را حبس کردی، پانزده سال عمر اینها را تلف کردی؟ حالا میگوید عفو کردم! عفو کردم! این چه غلطی است که تو میکنی؟ عفو کردم چیست؟ از اول چرا کردی؟ نه اینکه عفو کردم، اولِ کار غلط کردی؛ نه اینکه یک کار صحیحی بود حالا عفو کردند. گناهکار بودند عفو کردم! گناهشان چی بوده؟ گناهشان این بوده است که میدیدند تو خطرناکی، یک کلمهای میگفتند. بعضی از این آقایان که چندین سال حبس بودند گناهشان این بوده است که به این - از قراری که میگویند گناهشان این بوده است که - به عائله بعضی از این حبسیها رسیدگی کرده نگذاشته این عائله زحمت ببیند. بعضیشان را،
ده سال یک کسی را تو میبری حبس میکنی، پانزده سال میبری حبس میکنی، جوانها را پیر میکنی، سالمها را مریض میکنی، اینها دیگر جبران ندارد! همین عفو کردم؟! غلط کردی عفو کردی! عفو چیست؟ چه حقی داشتی که بگیری که حالا عفو کردی؟ عفو مال این است که یک کسی گناهی داشته باشد؛ چه گناهی اینها کرده بودند که تو اینها را حبس کردی، پانزده سال عمر اینها را تلف کردی؟ حالا میگوید عفو کردم! عفو کردم! این چه غلطی است که تو میکنی؟ عفو کردم چیست؟ از اول چرا کردی؟ نه اینکه عفو کردم، اولِ کار غلط کردی؛ نه اینکه یک کار صحیحی بود حالا عفو کردند. گناهکار بودند عفو کردم! گناهشان چی بوده؟ گناهشان این بوده است که میدیدند تو خطرناکی، یک کلمهای میگفتند. بعضی از این آقایان که چندین سال حبس بودند گناهشان این بوده است که به این - از قراری که میگویند گناهشان این بوده است که - به عائله بعضی از این حبسیها رسیدگی کرده نگذاشته این عائله زحمت ببیند. بعضیشان را،