- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
خدمتگزاران به قرآن هم این مطلب را نمیشود حالیشان کرد - بعضی از آنها را - که اسلام دین سیاست است. این را شاید عیب میدانند برای اسلام! اسلام سلطنت دارد، نه سلطنت اینطوری؛ حکومت دارد؛ اسلام امامت دارد، خلافت دارد؛ پیغمبر اسلام حکومت تشکیل کرده بود، حضرت امیر - سلام الله علیه - حکومت داشت، استاندار داشت، فرماندار داشت- همه اینها را داشت. اینها ارتش داشتند، قواعد ارتش داشتند؛ همه چیز داشتند. ما مطالعه کردیم آنها را لکن از بس به ما تزریق شده است از آن طرف که آقا برو سراغ کارت، آقا برو تو نمازت را بخوان، چه کار داری به اینکه اینها چه میکنند، [دائماً گفتند] چه کار داری، چه کار داری، کار ما را به اینجا رساند که حالا ما اینجا باید مجتمع بشویم عزا بگیریم!
نقشه استعمار علیه روحانیت
از آن طرف کارشناسها ... روحیات مردم را ملاحظه کردند، دیدند که روحیات شرق، خصوصاً مسلمین و خصوصاً در مسلمین شیعه، خصوصیاتشان این است که به روحانیتشان ارج قائل میشوند، تَبَع روحانیت هستند. چه بکنند که روحانیت را از مردم جدا کنند؟ نقشه کشیدند که روحانیت را مبتذل کنند پیش ملت. شما در زمان رضاشاه نبودید اکثرتان، من ادراک کردهام، کسانی که به سن من بودند و پیرمرد هستند الآن ادراک کردهاند زمان او را. آقا اینها به واسطه نقشهای که خارج ریخته بود، آخوند را همچو کرده بودند که آخوند نمیتوانست نفس بکشد. آخوند در نظر مردم همچو شده بود که سوار اتومبیلش نمیکردند! جدا کردند از مردم روحانیت را؛ منتها نقشهشان نگرفت. خواستند بکنند هر چه کردند [اما] خداوند: وَاللهُ خیرُالماکرین (1) لکن یک جایی نقشهشان گرفت و آن جدا کردن روحانیت از دانشگاهها [بود]. یک روحانی حق نداشت، پیش خودمان حق نداشت که از دانشگاهی صحبتی بکند ... سراغ نمیدانم [دانشگاهی برود]. دانشگاهی هم آخوند به نظرش میآمد که یک موجود مضری است
نقشه استعمار علیه روحانیت
از آن طرف کارشناسها ... روحیات مردم را ملاحظه کردند، دیدند که روحیات شرق، خصوصاً مسلمین و خصوصاً در مسلمین شیعه، خصوصیاتشان این است که به روحانیتشان ارج قائل میشوند، تَبَع روحانیت هستند. چه بکنند که روحانیت را از مردم جدا کنند؟ نقشه کشیدند که روحانیت را مبتذل کنند پیش ملت. شما در زمان رضاشاه نبودید اکثرتان، من ادراک کردهام، کسانی که به سن من بودند و پیرمرد هستند الآن ادراک کردهاند زمان او را. آقا اینها به واسطه نقشهای که خارج ریخته بود، آخوند را همچو کرده بودند که آخوند نمیتوانست نفس بکشد. آخوند در نظر مردم همچو شده بود که سوار اتومبیلش نمیکردند! جدا کردند از مردم روحانیت را؛ منتها نقشهشان نگرفت. خواستند بکنند هر چه کردند [اما] خداوند: وَاللهُ خیرُالماکرین (1) لکن یک جایی نقشهشان گرفت و آن جدا کردن روحانیت از دانشگاهها [بود]. یک روحانی حق نداشت، پیش خودمان حق نداشت که از دانشگاهی صحبتی بکند ... سراغ نمیدانم [دانشگاهی برود]. دانشگاهی هم آخوند به نظرش میآمد که یک موجود مضری است