- » امروز شنبه، 3 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
موجودی است که خدای تبارک و تعالی تا حالا او را خلق کرده است برای اینکه همه جهاتی که در عالم هست، در انسان هست، منتها به طور قوه است، به طور استعداد است، و این استعدادها باید فعلیت پیدا بکند، تحقق پیدا بکند.
دیدگاه محدود رژیمهای غیر توحیدی
تمام رژیمهای غیر الهی که به دست غیر انبیا تحقق پیدا کردهاند، حدود دیدشان همین طبیعت است. احتیاجات طبیعی را میتوانند آنها برآورند؛ میتوانند احتیاجات طبیعی را هم خیلی خوب برآورده کنند. سابق، مسافرتها با الاغ و اسب بود، حالا با طیاره است؛ سابق طبابت ناقص بود، حالا کامل است و از این هم کاملتر خواهد شد؛ سابق علوم طبیعی ناقص بود، حالا کامل است و کاملتر هم خواهد شد؛ همه اینها حدود طبیعت است. تمام این چیزهایی که دست بشر به آن میرسد، همین حدود طبیعت و چیزهایی که با چشمشان میبینند و با ادراک ناقصشان ادراک میکنند. از عالم طبیعت به آن طرف دست بشر از آن کوتاه است، و تربیتهایی که بخواهند غیر الهیین، غیر انبیا که به الهام خدا تربیت میکنند، تربیتهایی که اینها بخواهند بکنند، همان تربیتهای طبیعی است. طبیب معالجه جسم ما را میکند. طبیب خیلی خوب هر مرضی را، مرض جسمانی را معالجه میکند، اما امراض روحانی به طبیب مربوط نیست، هیچ، ابداً طبیب کاری به آن ندارد، نمیتواند هم داشته باشد، چون اطلاع بر آن ندارد. هرچه علوم طبیعی ترقی بکند انسان را به آن چیزهایی که در طبیعت به آن احتیاج دارد میرساند، آن ورق بالا که فوق طبیعت است، هیچ یک از این علوم بشری به آنجا نمیرسد. رژیمهای بشری بر فرض اینکه صالح باشند - و حال آنکه میدانیم که اکثراً نیستند - بر فرض اینکه صالح باشند تا حدودی که دیدشان هست، انسان را پیش میبرند. آنجا که نمیدانند، دیگر نمیتوانند پیش ببرند.
ولهذا میبینیم که تمام رژیمهای غیر وحیای، رژیمهایی که مربوط نیستند به مبدأ وحی، کاری به انسان ندارند. راجع به آن چیزهایی که مربوط به باطن انسان است حکومتها هیچ کار ندارند که شما پیش خودتان چه فکر میکنید، پیش خودتان چه اعتقاد
دیدگاه محدود رژیمهای غیر توحیدی
تمام رژیمهای غیر الهی که به دست غیر انبیا تحقق پیدا کردهاند، حدود دیدشان همین طبیعت است. احتیاجات طبیعی را میتوانند آنها برآورند؛ میتوانند احتیاجات طبیعی را هم خیلی خوب برآورده کنند. سابق، مسافرتها با الاغ و اسب بود، حالا با طیاره است؛ سابق طبابت ناقص بود، حالا کامل است و از این هم کاملتر خواهد شد؛ سابق علوم طبیعی ناقص بود، حالا کامل است و کاملتر هم خواهد شد؛ همه اینها حدود طبیعت است. تمام این چیزهایی که دست بشر به آن میرسد، همین حدود طبیعت و چیزهایی که با چشمشان میبینند و با ادراک ناقصشان ادراک میکنند. از عالم طبیعت به آن طرف دست بشر از آن کوتاه است، و تربیتهایی که بخواهند غیر الهیین، غیر انبیا که به الهام خدا تربیت میکنند، تربیتهایی که اینها بخواهند بکنند، همان تربیتهای طبیعی است. طبیب معالجه جسم ما را میکند. طبیب خیلی خوب هر مرضی را، مرض جسمانی را معالجه میکند، اما امراض روحانی به طبیب مربوط نیست، هیچ، ابداً طبیب کاری به آن ندارد، نمیتواند هم داشته باشد، چون اطلاع بر آن ندارد. هرچه علوم طبیعی ترقی بکند انسان را به آن چیزهایی که در طبیعت به آن احتیاج دارد میرساند، آن ورق بالا که فوق طبیعت است، هیچ یک از این علوم بشری به آنجا نمیرسد. رژیمهای بشری بر فرض اینکه صالح باشند - و حال آنکه میدانیم که اکثراً نیستند - بر فرض اینکه صالح باشند تا حدودی که دیدشان هست، انسان را پیش میبرند. آنجا که نمیدانند، دیگر نمیتوانند پیش ببرند.
ولهذا میبینیم که تمام رژیمهای غیر وحیای، رژیمهایی که مربوط نیستند به مبدأ وحی، کاری به انسان ندارند. راجع به آن چیزهایی که مربوط به باطن انسان است حکومتها هیچ کار ندارند که شما پیش خودتان چه فکر میکنید، پیش خودتان چه اعتقاد