کنند یک عده‌ای بر عده دیگر؛ اسلام نیست؛ این منظورش نیست. اسلام از کشورگشاییها نمی خواهد کشورگشایی کند. اسلام می‌خواهد که کشورگشایی کند که همه را بکِشد طرف یک عالم دیگری. همه را تربیت انسانی بکند نه اینکه استفاده از آنها بکند؛ مثل این رژیمها که شما ملاحظه کردید و می‌کنید که چه در غرب باشد، چه آنهایی که در شرق بوده است؛ که همه نظر به این بوده است که یک سلطه‌ای پیدا کنند و یک استفاده‌های مادی بکنند. اسلام اصلش ماده در نظرش مطرح نیست. هرکس قرآن را مشاهده کند می‌بیند همه چیزهای ماده در آن هست لکن نه به عنوان مادی. همه‌اش به عنوان یک مرتبه دیگری؛ تعلیم به یک مرتبه دیگری.
حکومت اسلامی، جلوه‌ای از جلال الوهیت
حکومت اسلامی هم اینطوری است که می‌خواهد حکومت الله در عالم پیدا بشود؛ یعنی می‌خواهد سرباز مسلمان با سربازهای دیگر فرق داشته باشد: این سرباز الهی باشد. نخست وزیر مسْلم با نخست وزیر سایر رژیمها فرق داشته باشد؛ این یک موجود الهی باشد. هر جا یک مملکتی باشد که هر جایش ما برویم صدای الله در آن باشد. اسلام این را می‌خواهد. اسلام از کشورگشایی می‌خواهد که الله را در همه عالم نمایش بدهد؛ تربیت الوهیت بکند در همه عالم، تربیت انسانی بکند؛ انسان را برساند به آنجایی که «در وهم تو ناید آن ...». بنابراین ما باید فرق بگذاریم بین علومی که خودشان مستقلاً اینها را می‌بینند و آن علومی که اسلام آنها را طرح کرده. علوم اسلامی همه اینها هست به علاوه اینها همینها هستند، آن علاوه را ندارند. فرق ما بین علوم اسلامی در همه طرف، در همه جا، با سایر علوم این است که یک علاوه در اسلام هست که این علاوه در آنجا نیست. آن علاوه‌ای که در اسلام هست، آن جنبه معنویت و روحانیت و الوهیت مسئله است.
عالمان اسلام و رسالت کنترل زمامداران
و اما قضیه «خواجه نصیر» (1) و امثال خواجه نصیر را؛ شما می‌دانید این را که خواجه

صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>