- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
رسالت پیامبران، الهی کردن همه ابعاد انسان
آن چیزی که انبیا میخواستند این بود که همه امور را الهی کنند؛ تمام ابعاد عالم را و تمام ابعاد انسان را، که خلاصه عالم است؛ عصاره عالم است. انبیا برای این آمدند که همه اینها را الهی کنند. یعنی انسان، که خلاصه و عصاره همه عالم است، یک انسان الهی بشود که وقتی که هر کاری میکند روی جنبه الهیت بکند. انبیا اینطور بودند که معاشرتهایشان هم جنبه الهی داشته است؛ ازدواجهاشان هم جنبه الهی داشته؛ همه چیزهایشان؛ هر جهتی که ما به نظرمان یک جهت مادی حیوانی هست آنها این جنبه را انسانی، این جنبه را الهی کردهاند. اگر جنگ میکنند، جنگهایشان الهی است و برای اوست. اگر صلح میکنند صلحهایشان هم الهی است و برای اوست. در مقابل طاغوت. یک جنبه الهی در مقابل طاغوت است. طاغوت همه چیزش مادی است؛ شیطانی است؛ معنویات را هم میکشد طرف مادیات و طرف دنیا. لکن آنها که تابع دستورات الهی هستند همین مادیاتی که همه از آن استفاده میکنند، همین مادیات را، یک صورت معنویت به آن میدهند؛ با جنبه معنویت به اینها نگاه میکنند؛ همه عالم را به جنبه الهیت نگاه میکنند؛ همه را مظاهر خدا میدانند اگر محبت به مردم داشته باشد، نه به عنوان اینکه این پسر من است؛ دختر من است؛ این برادر من است؛ به آن عنوان معنویت که هست که بنده خداست؛ فرستاده خداست. شیطان عکس این است. طاغوت عکس این است.
انبیا آمدند که مردم را از ظلمات به نور دعوت کنند؛ اللهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُلُماتِ إلَی النُّورِ والَّذینَ کَفَرُوا أولِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخرِجُونَهُم مِنَ النُّور إلَی الظُلُمَاتِ (1) یا اخراج از ظلمتها به نور است؛ این کار انبیاست؛ این کاری است که خدای تبارک و تعالی به وسیله انبیا انجام میدهد. و یا از نور به ظلمت است. فطرت انسانی، که یک فطرت نورانی است به حسب خلقت، اینها این فطرت را میکشند طرف ظلمت؛ از نور به ظلمت میآید. این کار طاغوت است. این دو جنبه است. و هر کدام اصحابی دارد. مؤمنین، آنهایی که به خدا
آن چیزی که انبیا میخواستند این بود که همه امور را الهی کنند؛ تمام ابعاد عالم را و تمام ابعاد انسان را، که خلاصه عالم است؛ عصاره عالم است. انبیا برای این آمدند که همه اینها را الهی کنند. یعنی انسان، که خلاصه و عصاره همه عالم است، یک انسان الهی بشود که وقتی که هر کاری میکند روی جنبه الهیت بکند. انبیا اینطور بودند که معاشرتهایشان هم جنبه الهی داشته است؛ ازدواجهاشان هم جنبه الهی داشته؛ همه چیزهایشان؛ هر جهتی که ما به نظرمان یک جهت مادی حیوانی هست آنها این جنبه را انسانی، این جنبه را الهی کردهاند. اگر جنگ میکنند، جنگهایشان الهی است و برای اوست. اگر صلح میکنند صلحهایشان هم الهی است و برای اوست. در مقابل طاغوت. یک جنبه الهی در مقابل طاغوت است. طاغوت همه چیزش مادی است؛ شیطانی است؛ معنویات را هم میکشد طرف مادیات و طرف دنیا. لکن آنها که تابع دستورات الهی هستند همین مادیاتی که همه از آن استفاده میکنند، همین مادیات را، یک صورت معنویت به آن میدهند؛ با جنبه معنویت به اینها نگاه میکنند؛ همه عالم را به جنبه الهیت نگاه میکنند؛ همه را مظاهر خدا میدانند اگر محبت به مردم داشته باشد، نه به عنوان اینکه این پسر من است؛ دختر من است؛ این برادر من است؛ به آن عنوان معنویت که هست که بنده خداست؛ فرستاده خداست. شیطان عکس این است. طاغوت عکس این است.
انبیا آمدند که مردم را از ظلمات به نور دعوت کنند؛ اللهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُلُماتِ إلَی النُّورِ والَّذینَ کَفَرُوا أولِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخرِجُونَهُم مِنَ النُّور إلَی الظُلُمَاتِ (1) یا اخراج از ظلمتها به نور است؛ این کار انبیاست؛ این کاری است که خدای تبارک و تعالی به وسیله انبیا انجام میدهد. و یا از نور به ظلمت است. فطرت انسانی، که یک فطرت نورانی است به حسب خلقت، اینها این فطرت را میکشند طرف ظلمت؛ از نور به ظلمت میآید. این کار طاغوت است. این دو جنبه است. و هر کدام اصحابی دارد. مؤمنین، آنهایی که به خدا