- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
انسان سازی باشد، که وقتی این جوانها از دانشگاه بیرون آمدند انسان بیرون آمده باشند؛ غربی نباشند؛ اسلامی باشند. غربی بودن ملازم با همان معانی است.
پانزده سال مبارزه در راه اجرای اسلام
آزادی که غرب میخواهد یک آزادی بیبندوبار است: هر که هر کاری دلش بخواهد میکند. یک آزادی است که مخالف با اخلاق است؛ مخالف با سنن انسانی است؛ نه یک آزادی محدودی که روی قواعد و روی چهارچوب قوانین باشد. آنها یک همچو آزادی را میخواهند. جمهوری دمکراتیکی که این آقایان میخواهند همان جمهوری، طرز جمهوریهای غرب میخواهند. مملکت ما آنقدر خون داده است که حالا بشود یک مملکت غربی! مردم ما برای اسلام خون دادهاند؛ برای اسلام اینقدر تحمل زحمت کردهاند. چند سال است، ده - پانزده سال است، زحمت کشیدهاند که یک مملکت اسلامی درست بشود؛ یک قوانین اسلامی در کار باشد. قوانین غربی ما نمی خواهیم. ما نمیخواهیم تربیت، تربیت غربی باشد. ما میخواهیم یک تربیت انسانی باشد، به طوری که همه با هم دوست باشند؛ همه رفیق باشند؛ نه من از شما بترسم؛ نه شما از من بترسید. محیط، محیط رحمت باشد؛ نه محیط رعب و وحشت. این خدمت، که خدمت به انسانیت است و خدمت به اسلام است، بر عهده ما و شماست. بر عهده ما هست در جانب روحانیت؛ بر عهده شما هست در جانب دانشگاههای خودتان.
مسئولیت سنگین دانشکده پلیس
مسئولیت دانشکده پلیس بیشتر از سایر مسئولیتهاست؛ برای اینکه اینها کارشان حساستر است. اگر از «دانشگاه پلیس» آدمهای اسلامی بیرون بیاید، آدمهایی که نسبت به مردم محبت داشته باشند بیرون بیاید، این اصلاح میکند یک مملکت را. به خلاف اینکه اگر آدمهایی بیایند که بخواهند تحمیل کنند بر مردم، مردم را اذیت کنند، تربیت آنطور باشد که ایجاد وحشت و رعب کنند در مردم، این به فساد کشیده میشود، به فساد که کشیده شد، خودشان هم رو به فساد میروند. بنابراین، این شغل، شریفترین شغلهاست؛ و
پانزده سال مبارزه در راه اجرای اسلام
آزادی که غرب میخواهد یک آزادی بیبندوبار است: هر که هر کاری دلش بخواهد میکند. یک آزادی است که مخالف با اخلاق است؛ مخالف با سنن انسانی است؛ نه یک آزادی محدودی که روی قواعد و روی چهارچوب قوانین باشد. آنها یک همچو آزادی را میخواهند. جمهوری دمکراتیکی که این آقایان میخواهند همان جمهوری، طرز جمهوریهای غرب میخواهند. مملکت ما آنقدر خون داده است که حالا بشود یک مملکت غربی! مردم ما برای اسلام خون دادهاند؛ برای اسلام اینقدر تحمل زحمت کردهاند. چند سال است، ده - پانزده سال است، زحمت کشیدهاند که یک مملکت اسلامی درست بشود؛ یک قوانین اسلامی در کار باشد. قوانین غربی ما نمی خواهیم. ما نمیخواهیم تربیت، تربیت غربی باشد. ما میخواهیم یک تربیت انسانی باشد، به طوری که همه با هم دوست باشند؛ همه رفیق باشند؛ نه من از شما بترسم؛ نه شما از من بترسید. محیط، محیط رحمت باشد؛ نه محیط رعب و وحشت. این خدمت، که خدمت به انسانیت است و خدمت به اسلام است، بر عهده ما و شماست. بر عهده ما هست در جانب روحانیت؛ بر عهده شما هست در جانب دانشگاههای خودتان.
مسئولیت سنگین دانشکده پلیس
مسئولیت دانشکده پلیس بیشتر از سایر مسئولیتهاست؛ برای اینکه اینها کارشان حساستر است. اگر از «دانشگاه پلیس» آدمهای اسلامی بیرون بیاید، آدمهایی که نسبت به مردم محبت داشته باشند بیرون بیاید، این اصلاح میکند یک مملکت را. به خلاف اینکه اگر آدمهایی بیایند که بخواهند تحمیل کنند بر مردم، مردم را اذیت کنند، تربیت آنطور باشد که ایجاد وحشت و رعب کنند در مردم، این به فساد کشیده میشود، به فساد که کشیده شد، خودشان هم رو به فساد میروند. بنابراین، این شغل، شریفترین شغلهاست؛ و