- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
فراهم کردند، به علاوه که جیبهایشان را هم پُر کردند و فرستادند و یک دسته هم زاغه نشین اطراف تهران که الآن هم باز به همین طور هستند، اینها باید تبدّل پیدا کنند. باید فرق باشد ما بین دولتی که میگوید من اسلام هستم و دولت اسلامی هستم، با دولتهایی که طاغوتی هستند. یک فرقش هم این است که عنایت شما فرماندارها یا خدمتگزاران به خلق، به این طبقه ضعیف بیشتر باشد تا آن طبقه بالا. مبادا یکوقتی یک نفر آدمی که مثلاً متمکن است و چیزدار است با یک نفر آدم ضعیف، او را با آنکه آن یکی باید جلو باشد او را جلو بیندازید. من نمیگویم آن یکی را جلو بیندازید؛ میگویم عدالت باید باشد. البته در یک فرمانداری که به آن احتیاج دارند نمیتواند همه را یکدفعه بپذیرد؛ لکن روی عدالت باشد که آن آدمی که ضعیف است هم بپذیرید؛ آن یکی هم که غیرضعیف است او را هم بپذیرید. حضرت امیر - سلام الله علیه - در یک محاکمهای - که آن وقتی بود که خلیفة الله بود و خلیفه مسلمین بود و قضات هم خودش تعیین میکرد - یک محاکمهای بود بین حضرت امیر و یک نفر غیر مُسْلم - یهودی ظاهراً بود - و قاضی خواست حضرت را وقتی که رفت، تشریف بردند، آنطور است که با کنیه اسم حضرت را بُرد، گفت نه، حق نداری، (1) باید مساوی باشیم، در نشستن مساوی، در همه چیز مساوی، وقتی هم که حکم برخلاف کرد، پذیرفت. آن خلیفه بحقِّ خدا بود و شماها باید به او اقتدا بکنید، همه ما باید اقتدا بکنیم، البته هیچ کدام طاقت نداریم مثل او باشیم؛ لکن اینقدر باشد که اگر نامه ما را بردند آنجا، بگویند اینها هم شیعه هستند؛ اینها هم تابعند. وقتی نامههای ما را بردند پیش امام زمان - سلام الله علیه - که در روایات (2) است که هر هفته میبرند، هفتهای دو دفعه. وقتی بردند، اعمال ما جوری باشد که نمایش از این بدهد که ما تابعیم؛ ما آنطور نیست که خود سر بخواهیم یک کاری را انجام بدهیم.