- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
آنها هستید - نمیخواهم بگویم آنها چطورند. آنها هم از آنها بدتر! همهشان با وضع ما موافق نیستند، همه میخواهند که از این سُفره یک حَظّی ببرند لکن در این قضیه که آتش زدن خرمنها و امثال ذلک باشد، این منفعتش مستقیماً توی جیب امریکا میرود، برای اینکه آنها گندمهایشان زیاد است و بالاخره یا باید آتش بزنند یا به دریا بریزند، و بازار میخواهند.
همان طوری که ملاحظه کردید که قضیه «اصلاحات ارضی» هیچ نبود الّا اینکه یک بازاری برای امریکا درست کند و نگذارند ما زراعت داشته باشیم. همان طوری که خود آن مَردَک (1) از عمّال امریکا بود، و برای بازار درست کردن امریکا این کار را کرد و نقشه از آنها بود، و آن اجرا میکرد. الآن هم نقشه از آنهاست و اینها اجرا میکنند. منتها آن به اسم «آریامهر»؛ اینها به اسم فلان و فلان چپگرا! مسئله این طوری است، همینها بودند که در زمانی که او بود از او طرفداری میکردند. در دربار هم از همینها بود، از بزرگانشان در دربار هم بودند ... دیگر وقتی خود امریکا هیچ کاری نتوانست بکند؛ با همه صحبتهایی که کرد، یک وقت به صورت ارعاب، و یک وقت به صورت مصلحت اندیشی. اخیراً هم که شاه رفته بود و بختیار بود، دیگر به صورت اینکه نه، صلاح نیست، حالا زود است، نورَس است، حالا چه، میآمدند که من را نگذارند به ایران بیایم، جدیت میکردند که ما نیاییم ایران. همین جدیت آنها باعث شد که من فهمیدم که رفتن ما مُضر به حال اینهاست! برای اینکه آنها برای صلاح ما نمیگفتند که شما زود است حالا بروید و حالا پیغام فرستادند به وسیله رئیس جمهور فرانسه (2) که آوردند برای ما خواندند پیغامشان را، که الآن چه طور است و کذا هست و زود است، نورَس است، حالا شما یک قدری چند هفتهای باشید. من دیدم که معلوم میشود که در این چند هفته میخواهند اینها قوایشان را مجتمع کنند که دیگر هیچ کاری از ما برنیاید. حالا که مردم الآن قیام کردند و نهضت کردند، حالا باید رفت، هرچه شد. ما بنا گذاشتیم
همان طوری که ملاحظه کردید که قضیه «اصلاحات ارضی» هیچ نبود الّا اینکه یک بازاری برای امریکا درست کند و نگذارند ما زراعت داشته باشیم. همان طوری که خود آن مَردَک (1) از عمّال امریکا بود، و برای بازار درست کردن امریکا این کار را کرد و نقشه از آنها بود، و آن اجرا میکرد. الآن هم نقشه از آنهاست و اینها اجرا میکنند. منتها آن به اسم «آریامهر»؛ اینها به اسم فلان و فلان چپگرا! مسئله این طوری است، همینها بودند که در زمانی که او بود از او طرفداری میکردند. در دربار هم از همینها بود، از بزرگانشان در دربار هم بودند ... دیگر وقتی خود امریکا هیچ کاری نتوانست بکند؛ با همه صحبتهایی که کرد، یک وقت به صورت ارعاب، و یک وقت به صورت مصلحت اندیشی. اخیراً هم که شاه رفته بود و بختیار بود، دیگر به صورت اینکه نه، صلاح نیست، حالا زود است، نورَس است، حالا چه، میآمدند که من را نگذارند به ایران بیایم، جدیت میکردند که ما نیاییم ایران. همین جدیت آنها باعث شد که من فهمیدم که رفتن ما مُضر به حال اینهاست! برای اینکه آنها برای صلاح ما نمیگفتند که شما زود است حالا بروید و حالا پیغام فرستادند به وسیله رئیس جمهور فرانسه (2) که آوردند برای ما خواندند پیغامشان را، که الآن چه طور است و کذا هست و زود است، نورَس است، حالا شما یک قدری چند هفتهای باشید. من دیدم که معلوم میشود که در این چند هفته میخواهند اینها قوایشان را مجتمع کنند که دیگر هیچ کاری از ما برنیاید. حالا که مردم الآن قیام کردند و نهضت کردند، حالا باید رفت، هرچه شد. ما بنا گذاشتیم