- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
راه ندادند! گفتند از همان جا که آمدید به همان جا برگردید. وقتی هم عراق آمدیم دیدیم که ... من فکر کردم که ما هر جا برویم همین صحبتها هست؛ برای اینکه اینها همه مربوطند به هم، یک سیاست است، اینها همه پشت او ایستادهاند. ما دیدیم که خوب، حالا برویم در خارج. خارج آمدیم و آنها هم پشیمان شدند. ما آمدیم آنجا. جو آنها آنجا ... من متشکرم از این جوانهای عزیز ما که از همه جاها آمدند احوال از ما پرسیدند؛ مجتمع شدند، حرفهای ما را شنیدند؛ منتشر کردند مصاحبات ما [را] در آنجا. گاهی همه جا منتشر میشد. و این یک راهی برای پیروزی ما بحمدالله بود.
کلید پیروزی؛ حفظ وحدت
در هر صورت به شما عرض بکنم که تحت وسوسه ابلیس و عُمّال ابلیس - که همینهایی است که مینویسند و همینهایی که میگویند - هیچ وقت نروید. شما پیروزید و پیروزی تا آخر مال شماست. آنی که من به شما عرض میکنم این است که کلید پیروزی را حفظ کنید، کلیدش را اگر حفظ کردید عنایت خدا با شماست. اجتماعتان را حفظ کنید. الآن دنبال این نباشید که ما حوایجی داریم برآورده نشده. این را به این آقا دارم میگویم. من هم میدانم که حوایج [برآورده نشده.] من هم حوایجی دارم که برآورده نشده، آقا هم حوایجی دارد، و آقا هم. همه یک چیزهایی میخواهند که آنها نشده. من که از اول مسائل یادم هست، [حدود] پنجاه و هشت سال، شماها هم که در بین راه ملحق شدید، زمان این شاه را ادراک کرده اید، از آن وقت که چشمتان را باز کردید، اختناق بوده، زحمت بوده، گرفتاری بوده، توی حبس بوده؛ تبعید بوده؛ از این مسائل بوده؛ گرفتاریهای دیگر که چپاول بوده - همه چیز شما را بردهاند اینها. جواهرات که پشتوانه این مملکت بوده، یک مقداریش را رضاشاه برد و انگلیسها بین راه از او گرفتند و بردند؛ یک مقداریش را هم ایشان حمل کرد و برد. الآن هم بانکهای ما گرفتار قرض است؛ یعنی دولت گرفتار قرضهایی است که اینها از بانکها گرفتهاند و گذاشتند رفتند. در هر صورت، الآن وقت این نیست که ما گرفتاریهای شخصی که داریم طرح کنیم، و هی به
کلید پیروزی؛ حفظ وحدت
در هر صورت به شما عرض بکنم که تحت وسوسه ابلیس و عُمّال ابلیس - که همینهایی است که مینویسند و همینهایی که میگویند - هیچ وقت نروید. شما پیروزید و پیروزی تا آخر مال شماست. آنی که من به شما عرض میکنم این است که کلید پیروزی را حفظ کنید، کلیدش را اگر حفظ کردید عنایت خدا با شماست. اجتماعتان را حفظ کنید. الآن دنبال این نباشید که ما حوایجی داریم برآورده نشده. این را به این آقا دارم میگویم. من هم میدانم که حوایج [برآورده نشده.] من هم حوایجی دارم که برآورده نشده، آقا هم حوایجی دارد، و آقا هم. همه یک چیزهایی میخواهند که آنها نشده. من که از اول مسائل یادم هست، [حدود] پنجاه و هشت سال، شماها هم که در بین راه ملحق شدید، زمان این شاه را ادراک کرده اید، از آن وقت که چشمتان را باز کردید، اختناق بوده، زحمت بوده، گرفتاری بوده، توی حبس بوده؛ تبعید بوده؛ از این مسائل بوده؛ گرفتاریهای دیگر که چپاول بوده - همه چیز شما را بردهاند اینها. جواهرات که پشتوانه این مملکت بوده، یک مقداریش را رضاشاه برد و انگلیسها بین راه از او گرفتند و بردند؛ یک مقداریش را هم ایشان حمل کرد و برد. الآن هم بانکهای ما گرفتار قرض است؛ یعنی دولت گرفتار قرضهایی است که اینها از بانکها گرفتهاند و گذاشتند رفتند. در هر صورت، الآن وقت این نیست که ما گرفتاریهای شخصی که داریم طرح کنیم، و هی به