- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
جوانهای ما را بیتفاوت کنند؛ هرچه سرشان میآید به من چه ربط دارد. آن که میرود در دریا با مثلاً چه، با هم آنجا بازی میکنند، اینها دیگر فکر اینکه مسائل روز چه هست، دولتها چه میکنند و این مرد خائن چه به سر ما آورد، اصلاً فکر این در ذهنشان نمی آید. این روشنفکرها و نویسندهها و آزادیخواهها - نه همهشان، بسیارشان - یا توجه به این ندارند که این برنامهها و آزاد گذاشتن این جوانها و این دخترها و این پسرها برای اینکه هر کاری دلشان میخواهد بکنند، این چه به سر این مملکت میآورد؛ یا توجه ندارند؛ یا میدانند و اجیر هستند؛ دنبال همان هستند. فریاد میزنند آی آزادی از بین رفت! آی آزادی! خوب آزادی از بین رفت، چه شد؟ شرابخانهها محدود شده یا گرفته شده؛ مراکز فحشا را جلویش را گرفتند - حالا تمامش هم باز معلوم نیست، من نمیدانم حالا پاکسازی شده یا نه - دیگر نمیگذارند این دختر و پسر تو دریا بروند لخت شوند با هم چه بکنند. اینها آزادی را این میدانند! و همان آزادی میدانند که از غرب دیکته شده برای ما؛ نه پیش خودشان. پیش خودشان اگر این طور بود، این ترقیات مادی را نمی کردند. دیکته شده [است] برای ممالک استعماری این نحو آزادیها. این آزادیها آزادیهای وارداتی است و این بیانصافها، طرفدار به قول خودشان «حقوق بشر»، و این بی انصافهای به قول خودشان نویسنده - همهشان را نمیگویم، بعضیشان را - و این بی انصافها، آزادیخواهها، این نحو آزادی را برای ما تبلیغ میکنند و تأکید میکنند بر آزادیی که مملکت ما را به تباهی میکشد.
تباهی نیروی انسانی در آزادی به سبک غربی
مملکت، مملکت است به جوانش؛ به نیروی انسانیش. چیزی که نیروی انسانی را به باد بدهد مملکت را به باد میدهد. اگر یک مملکتی نیروی انسانی نداشته باشد، این مملکت نمیتواند اداره بشود. و این طور آزادیی که این آقایان میخواهند، این آزادیی است که نیروی انسانی را به تباهی میکشد؛ و به آنجا میکشد که هرچه سرش بیاورند حرف نزند؛ یعنی حرف نزند، مطرح نیست پیشش، او تمام همّش به این است که چه
تباهی نیروی انسانی در آزادی به سبک غربی
مملکت، مملکت است به جوانش؛ به نیروی انسانیش. چیزی که نیروی انسانی را به باد بدهد مملکت را به باد میدهد. اگر یک مملکتی نیروی انسانی نداشته باشد، این مملکت نمیتواند اداره بشود. و این طور آزادیی که این آقایان میخواهند، این آزادیی است که نیروی انسانی را به تباهی میکشد؛ و به آنجا میکشد که هرچه سرش بیاورند حرف نزند؛ یعنی حرف نزند، مطرح نیست پیشش، او تمام همّش به این است که چه