- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
جوانهای ما را فاسد کردند.
ضرورت استقلال فرهنگی
از این جهت، فرهنگ در کنار آموزش باید پرورش داشته باشد. همان اسم نباشد که «آموزش و پرورش». واقعیت باشد، هم تحصیل باشد به مدارج عالیه؛ و هم همراه تحصیل، تربیت باشد. جوانهای ما تربیت بشوند به یک تربیتهای انسانی؛ یک تربیتهای اسلامی که همان تربیتهای انسانی است. اگر چنانچه تربیت انسانی بشوند جوانهای ما، اینها دیگر خیانتکار به کشور خودشان نمیشوند؛ اینها دیگر طراح نیستند برای اینکه منافع کشور ما را به دیگران بدهند.
عمده این است که فرهنگ یک فرهنگ متحول بشود؛ یک فرهنگی که از آن غربزدگی بیرون بیاید. همه چیزمان باید اینطور بشود. استقلال فکری، استقلال باطنی، داشته باشد. علاوه بر اینکه استقلال باید داشته باشد و کسی در فرهنگ دخالت نباید بکند، باید استقلال فکری داشته باشد؛ خودش مستقل و آزاد و روی پای خودش باشد. اینطور نباشد که توجهش به این باشد که غرب چه میکند، ما هم دنبال او؛ آنها چه میگویند، ما هم دنبال او.
غربزدگی، مصیبت بزرگ ممالک شرق
این مصیبت بزرگی که بر ایران و ممالک شرقی، مطلقاً، وارد شده است که گوششان به این است که غربیها چه میکنند و چه میگویند و چه عمل میکنند، و خودشان را از دست بکلی دادهاند. استقلال فکری خودشان را، محتوای خودشان را، از دست دادهاند. این ضرری است که بالاتر از ضرر نفت - و نمیدانم امثال این - است. این را باید فرهنگ جبران بکند که فرهنگ ما طوری باشد که بعد از ان شاء الله چند سال دیگر افرادی که از فرهنگ بیرون میآیند یک افرادی متکی به نفس که خودشان را ببینند؛ نه تبع ببینند؛ نه دنباله ببینند؛ و گمان کنند که هر چه آنها کردند، ما باید دنبال آنها باشیم. باید مملکت خودشان را و خودشان را مستقل ببینند، و خودشان اداره بکنند مملکتشان را. خودشان
ضرورت استقلال فرهنگی
از این جهت، فرهنگ در کنار آموزش باید پرورش داشته باشد. همان اسم نباشد که «آموزش و پرورش». واقعیت باشد، هم تحصیل باشد به مدارج عالیه؛ و هم همراه تحصیل، تربیت باشد. جوانهای ما تربیت بشوند به یک تربیتهای انسانی؛ یک تربیتهای اسلامی که همان تربیتهای انسانی است. اگر چنانچه تربیت انسانی بشوند جوانهای ما، اینها دیگر خیانتکار به کشور خودشان نمیشوند؛ اینها دیگر طراح نیستند برای اینکه منافع کشور ما را به دیگران بدهند.
عمده این است که فرهنگ یک فرهنگ متحول بشود؛ یک فرهنگی که از آن غربزدگی بیرون بیاید. همه چیزمان باید اینطور بشود. استقلال فکری، استقلال باطنی، داشته باشد. علاوه بر اینکه استقلال باید داشته باشد و کسی در فرهنگ دخالت نباید بکند، باید استقلال فکری داشته باشد؛ خودش مستقل و آزاد و روی پای خودش باشد. اینطور نباشد که توجهش به این باشد که غرب چه میکند، ما هم دنبال او؛ آنها چه میگویند، ما هم دنبال او.
غربزدگی، مصیبت بزرگ ممالک شرق
این مصیبت بزرگی که بر ایران و ممالک شرقی، مطلقاً، وارد شده است که گوششان به این است که غربیها چه میکنند و چه میگویند و چه عمل میکنند، و خودشان را از دست بکلی دادهاند. استقلال فکری خودشان را، محتوای خودشان را، از دست دادهاند. این ضرری است که بالاتر از ضرر نفت - و نمیدانم امثال این - است. این را باید فرهنگ جبران بکند که فرهنگ ما طوری باشد که بعد از ان شاء الله چند سال دیگر افرادی که از فرهنگ بیرون میآیند یک افرادی متکی به نفس که خودشان را ببینند؛ نه تبع ببینند؛ نه دنباله ببینند؛ و گمان کنند که هر چه آنها کردند، ما باید دنبال آنها باشیم. باید مملکت خودشان را و خودشان را مستقل ببینند، و خودشان اداره بکنند مملکتشان را. خودشان