صفحه 116
براى او حمد كنيم. او را ادراك نمى‌كنيم تا حمدش كنيم. شما كه مى‌گوييد الحمد للَّه، باز ادراك آن حقيقت نشده است، تا اينكه براى او حمد بكنيد؛ و هر حمدى كه واقع مى‌شود، براى او واقع نمى‌شود، براى مظاهر او واقع مى‌شود؛ عكس آنجا، آنجا هر حمدى واقع مى‌شد براى غير او واقع نمى‌شد. اينجا احتمال اين است كه هر حمدى واقع مى‌شود براى او واقع نمى‌شود، الّا حمد خودش؛ الّا آن حمدى كه خود او براى خودش مى‌كند. بنا بر اين، در بسم اللَّه اين اسم، ديگر نمى‌تواند اسمِ به معناى اول باشد، اسم به معناى اينكه شما اسميد، آن هم اسم است؛ [بلكه‌] آن اسم اللَّه و ظهور مطلق است، بى‌قيد و علامت. مطلق بى‌قيد است؛ كه ظهور از غيب است و اسم غيب است؛ و با آن اسم، حمد واقع مى‌شود؛ يعنى خود، خود را حمد مى‌كند؛ ظهور براى يك مظهر حمد مى‌كند. اين هم يك احتمال است راجع به متعلَّق، اين بسم اللَّه متعلّق به حمد [است‌]؛ حمد، يك وقت كل مصداق از حمد است، و يك وقت صرف وجود حمد است، آنكه هيچ قيد ندارد. يك وقت تمام حمدهايى كه واقع مى‌شود، به غير خدا واقع نمى‌شود، يك وقت هيچ حمدى براى خدا واقع نمى‌شود به معناى حمد مطلق، به معناى حمد محدود واقع مى‌شود نه به معناى حمد مطلق. آن وقت الحمد للَّه، يعنى آن حمد مطلقى كه هيچ قيدى ندارد، به آن اسمى كه مناسب با آن است واقع مى‌شود براى او. اين هم يك احتمال است.
اين معنا را هم احتمال داده‌اند كه [بسم اللَّه‌] متعلّق به خود سوره نباشد.
بعضى گفته‌اند به ظَهَر است: ظَهَرَ الوُجُودُ، بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم؛ يعنى‌
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>