- » امروز دوشنبه، 5 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
صفحه 165
بنا بر اين، آنچه كه امشب صحبت شد، يكى قضيه سببيت بود، كه نبايد ما مثل [ديگر] سببيتها حسابش كنيم و مثالش [را] هم نمىتوانيم پيدا كنيم، الّا بعضى مثالهاى دوردست؛ و يكى هم «نقطه تحت الباء» [بود]- اگر وارد شده باشد يك چنين تعبيرى- كه عرض كرديم؛ يكى هم مراتب اسم بود:
اسم ذات، اسم در مقام صفات، اسم در مقام تجلى فعلى، تجلى ذات بر ذات، تجلى ذات بر صفات، تجلى ذات بر موجودات، نه اينكه تجلى بر موجودات، تجلىاى كه وقتى ما بخواهيم تعبيرش كنيم، مىگوييم:
وجودات ما. همان يك تجلى است، يك نورى كه در آيينههاى متكثر [منعكس مىشود] مثال دوردستى است؛ صد تا آينه را اينجا بگذاريد، و نور شمس يا شىء ديگرى در آن منعكس شود، به يك اعتبار مىگوييد:
صد تا نور است؛ نور آينه همان نور است، منتها محدود است، صد تاست؛ لكن همان نور است، همان جلوه شمس است، نور شمس است در صد تا آينه پيدا شده. عرض كردم مثال دوردست است. جلوه حق تعالى است در اين تعيناتى كه هست. تعينات، نه يك تعينى باشد و يك نورى، نور وقتى جلوه فعلى بكند، تعينات لازمهاش است. آن وقت ممكن است اسم [در] بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم، اسم مقام ذات باشد، و «اللَّه» جلوه ذات به تمام جلوه [باشد، يعنى] «اسم» اسمِ همين جلوه، جلوه جامع [و] «رحمن» و «رحيم» هم جلوه همين جلوه جامع [باشد] نه به اين معنا كه رحمانش يك چيزى [باشد و] رحيمش يك چيز ديگر. «اللَّه» و «رحمان» و «رحيم» مثل اين است كه هر سه تا اسم را براى يك شىء بگذاريد؛ همه يك جلوه است، به تمام ذات، «اللَّه» است، به تمام ذات، «رحمان» است، به تمام ذات، «رحيم» است؛ و غير از اين امكان ندارد؛ اگر غير از اين باشد، محدود مىشود، ممكن مىشود.
اسم ذات، اسم در مقام صفات، اسم در مقام تجلى فعلى، تجلى ذات بر ذات، تجلى ذات بر صفات، تجلى ذات بر موجودات، نه اينكه تجلى بر موجودات، تجلىاى كه وقتى ما بخواهيم تعبيرش كنيم، مىگوييم:
وجودات ما. همان يك تجلى است، يك نورى كه در آيينههاى متكثر [منعكس مىشود] مثال دوردستى است؛ صد تا آينه را اينجا بگذاريد، و نور شمس يا شىء ديگرى در آن منعكس شود، به يك اعتبار مىگوييد:
صد تا نور است؛ نور آينه همان نور است، منتها محدود است، صد تاست؛ لكن همان نور است، همان جلوه شمس است، نور شمس است در صد تا آينه پيدا شده. عرض كردم مثال دوردست است. جلوه حق تعالى است در اين تعيناتى كه هست. تعينات، نه يك تعينى باشد و يك نورى، نور وقتى جلوه فعلى بكند، تعينات لازمهاش است. آن وقت ممكن است اسم [در] بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم، اسم مقام ذات باشد، و «اللَّه» جلوه ذات به تمام جلوه [باشد، يعنى] «اسم» اسمِ همين جلوه، جلوه جامع [و] «رحمن» و «رحيم» هم جلوه همين جلوه جامع [باشد] نه به اين معنا كه رحمانش يك چيزى [باشد و] رحيمش يك چيز ديگر. «اللَّه» و «رحمان» و «رحيم» مثل اين است كه هر سه تا اسم را براى يك شىء بگذاريد؛ همه يك جلوه است، به تمام ذات، «اللَّه» است، به تمام ذات، «رحمان» است، به تمام ذات، «رحيم» است؛ و غير از اين امكان ندارد؛ اگر غير از اين باشد، محدود مىشود، ممكن مىشود.