صفحه 190
بود، قلمش هم خوب بود؛ اما غرور پيدا كرد. رسيد به آنجايى كه گفت من هم پيغمبرم. ادعيه را هم، همه را كنار گذاشت؛ اما قرآن را قبول داشت. پيغمبرى را پايين آورده بود تا حد خودش؛ نمى‌توانست برسد به بالا، آن را آورده بود پايين. ادعيه و قرآن و اينها همه باهمند. اين عرفا و شعراى عارف مسلك، و فلاسفه هم، همه يك مطلب مى‌گويند؛ مطالب مختلفه نيست. تعبيرات مختلفه است، زبانهاى مختلفه [است.] زبان شعر، خودش يك زبانى است. حافظ، زبان خاصى دارد. همان مسائل را مى‌گويد كه آنها مى‌گويند؛ اما با يك زبان ديگرى. زبانهاى مختلف است و نبايد از اين بركات مردم را دور كرد، بايد مردم را به اين سفره پهن الهى كه قرآن و سنت و ادعيه باشد، دعوت كرد؛ تا هر كس به اندازه خودش استفاده بكند.
اين مقدمه بود براى همه مسائلى كه بعدها هم اگر پيش بيايد و عمرى باشد كه اگر ما هم يك وقتى يك احتمال داديم، نگوييد كه اين تعبيرات را شما آورديد دوباره در ميدان، مثلًا دوباره [تعبيرات‌] عرفا [را آورديد.]
خير، بايد بيايد! مرحوم آقاى شاه‌آبادى- رحمه اللَّه- براى عده‌اى از كاسبها [كه‌] مى‌آمدند آنجا، مسائل را همان طورى كه براى همه مى‌گفت، براى آنها هم مى‌گفت. من به ايشان عرض كردم: «آخر اينها [كه سنخيتى ندارند!]» گفت: «بگذار اين كفريات به گوششان بخورد!» خوب، ما يك چنين اشخاصى داشتيم؛ حالا به سليقه من درست در نمى‌آيد كه نمى‌شود گفت كه اينها اشتباهات است.
حالا صحبت در اين است كه تمام شد البته وقتمان؛ اما حالا اين براى دفعه ديگر كه در بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم، الرّحمن الرّحيم هست؛ در الْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعلَمِين هم، الرّحمن الرّحيم بعدش هست. الرّحمن الرّحيم در بسم اللَّه،
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>