صفحه 189
ادعيه هم همين طورند.
آن قدر معارف در ادعيه ائمه -عليهم السلام- هست و مردم را از آن دارند جدا مى‌كنند، آن قدر معارف در ادعيه هست [كه احصا نمى‌توان كرد.] لسان قرآن است ادعيه، شارح قرآن هستند [ائمه ما] راجع به آن مسائلى كه ديگران دستشان به آن نمى‌رسد. مردم را نبايد جدا كرد از دعا، نبايد گفت: حالا كه ما قرآن را مى‌خواهيم بخوانيم، پس دعا را نبايد خواند! خير، مردم بايد با دعا انس پيدا كنند، با خدا. آنهايى كه انس به خدا دارند و دنيا پيش آنها اين طور جلوه ندارد، كسانى هستند كه براى خودشان ارزش [قائل‌] نيستند، براى خدا مشغول به كار مى‌شوند. آنهايى كه شمشير زدند براى خدا، همانها هستند كه همين ادعيه را مى‌خواندند و همين حالات را داشتند؛ آنها [بودند كه‌] شمشير مى‌زدند براى خدا. نبايد مردم را از اين بركاتى كه هست جدا كرد. قرآن و دعا از هم جدا نيستند، همان طور كه پيغمبر هم از قرآن جدا نيست.
ما نبايد بگوييم: قرآن را كه ما داريم، ديگر به پيغمبر كارى نداريم! جدا نيستند اينها، هر دو يكى است. اينها باهمند: لَنْ يَفْتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الْحَوْض؛ (۱) افتراقى در كار نيست. اگر بخواهيم حساب را جدا كنيم؛ قرآن على حده باشد و ائمه على حده باشند، و بگوييم كه ما كارى به ادعيه نداريم و آتش‌سوزى كنيم، در آتش‌سوزى، كتاب دعا بسوزانيم، كتاب عرفا را بسوزانيم، اين از باب اين است كه نمى‌دانند، بيچاره‌اند. وقتى انسان از حد خودش پايش را بالاتر گذاشت، در اشتباه مى‌افتد.
كسروى يك آدمى بود تاريخ نويس، اطلاعات تاريخى‌اش هم خوب‌

(۱)- بحار الأنوار؛ ج ۲۳، ص ۱۱۷.
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>