صفحه 188
ديدم قرآن مى‌خواند آقا ميرزا على اكبر.
در هر صورت اين سوء ظنها، و اين جداكردن [يك عده‌]، خودشان را از يك خيراتى، اين موجب تأثر است كه يك حوزه‌اى از يك خيراتى كه هست، محروم بماند؛ حتى از فلسفه كه يك امر عادى است، تا برسد به آن مسائل ديگر؛ و عمده اين است كه به مطلب يكديگر نرسيده‌اند؛ چون نرسيده‌اند، اين صحبتها پيش آمده؛ اگر برسند به مطلب يكديگر، نزاعى در كار نيست. نه او اين آقايى [را] كه تكفيرش مى‌كند، با ريش و عمامه، خدا مى‌داند، و نه اين آقا [او را]. اگر بداند او چه مى‌گويد، انكار نمى‌كند.
اين نمى‌داند او چه مى‌گويد، انكار مى‌كند. اگر بداند كه گرفتارى او اين است كه تعبيرات [نارساست، نمى‌گويد كه اين‌] تعبيرات كفرى است.
پيش او اين طورى است كه اين تعبير به عليت و معلوليت و امثال آن، تعبيرى است كه غير واقعيت است، واقعيت اين نيست. اينكه در اين چند روز، من چند دفعه عرض كردم، اسم جدا نيست از مسمى‌، اسم ظهور [مسمى‌ است‌]، «علامت» هم -نه مثل علامتهايى كه براى فرسخ مى‌گذارند- نمى‌شود از او تعبير كرد. «آيه» نزديكتر است به واقعيت، [ولى‌] آن هم تعبيرى است كه از ضيق خناق است. اصلًا قرآن- همان طور كه عرض كردم- مثل يك سفره‌اى است كه هر كس، به اندازه خودش از آن استفاده بايد بكند. مالِ يك دسته نيست، مال همه است، مال همه مردم است. همه مردم بايد از آن استفاده بكنند؛ هر كس به اندازه خودش،
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>