- » امروز شنبه، 3 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
صفحه 99
بِحَمْدِهِ وَ لكِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ. (۱) بعضى از باب اينكه نمىدانستند مىشود يك موجود ناقص هم ادراك داشته باشد، آن را حمل كرده بودند به اينكه اين تسبيح تكوينى است؛ (۲) و حال آنكه آيه غير از اين را مىگويد. تسبيح تكوينى را ما مىدانيم كه يعنى اينها موجوداتى هستند و علّتى هم دارند. خير مسأله اين نيست، تسبيح مىكنند.
در روايات تسبيح بعضى از موجودات را هم ذكر كردهاند كه چيست. (۳) در قضيه تسبيح آن سنگريزهاى كه در دست رسول اللَّه (ص) بوده. (۴) [آنها] شنيدند كه چه مىگويد. تسبيحى است كه گوش من و شما اجنبى از اوست. نطق است؛ حرف است؛ لغت است، اما نه به لغت ما، نه نطقش نطق ماست؛ اما ادراك است، منتها ادراك به اندازه سعه وجودى خودش. لعلّ بعضى از مراتب عاليه، مثلًا از باب اينكه خودشان را مىبينند كه سرچشمه همه ادراكات هستند، بگويند كه موجودات ديگر [ادراك] ندارند؛ البته آن مرتبه را ندارند. ما هم از باب اينكه ادراك نمىكنيم حقايق اين موجودات را، ما هم محجوبيم، و چون محجوبيم، مطلع نيستيم، و چون مطلع نيستيم، خيال مىكنيم [چيزى] در كار نيست.
خيلى چيزها را انسان خيال مىكند نيست و هست، من و شما از آن
در روايات تسبيح بعضى از موجودات را هم ذكر كردهاند كه چيست. (۳) در قضيه تسبيح آن سنگريزهاى كه در دست رسول اللَّه (ص) بوده. (۴) [آنها] شنيدند كه چه مىگويد. تسبيحى است كه گوش من و شما اجنبى از اوست. نطق است؛ حرف است؛ لغت است، اما نه به لغت ما، نه نطقش نطق ماست؛ اما ادراك است، منتها ادراك به اندازه سعه وجودى خودش. لعلّ بعضى از مراتب عاليه، مثلًا از باب اينكه خودشان را مىبينند كه سرچشمه همه ادراكات هستند، بگويند كه موجودات ديگر [ادراك] ندارند؛ البته آن مرتبه را ندارند. ما هم از باب اينكه ادراك نمىكنيم حقايق اين موجودات را، ما هم محجوبيم، و چون محجوبيم، مطلع نيستيم، و چون مطلع نيستيم، خيال مىكنيم [چيزى] در كار نيست.
خيلى چيزها را انسان خيال مىكند نيست و هست، من و شما از آن
(۱)- ص ۶۲، پاورقى ۲.
(۲)- تفسير كشاف؛ ج ۲، ص ۴۵۱ (ذيل آيه ۴۴ سوره اسراء)؛ فخر رازى؛ تفسير كبير؛ ج ۲۰، ص ۲۱۹، ذيل آيه فوق.
(۳)- بحار الأنوار؛ ج ۶۱: كتاب السماء و العالم؛ «باب عموم احوال الحيوان و اصنافها»، ص ۲۷، ح ۸.
(۴)- در ضمن حديث طولانى از على -عليه السلام- آمده است: وَ مُحَمَّد (ص) سَبَّحَتْ فى يَدِهِ تِسْعُ حَصَياتٍ، تُسْمَعُ نَغَماتُها فى جُمُودِها وَ لا رُوحَ فيها، لِتَمامِ حُجَّةِ نُبُوَّتِهِ؛ در دست حضرت رسول (ص) براى اينكه برهان نبوّتش كامل گردد، نُه ريگ و سنگريزه در دست او تسبيح كرد، به گونهاى كه آواز آنها با اينكه جماد و بىروح بودند، شنيده شد؛ اثبات الهداة؛ ج ۲، ص ۴۵.
(۲)- تفسير كشاف؛ ج ۲، ص ۴۵۱ (ذيل آيه ۴۴ سوره اسراء)؛ فخر رازى؛ تفسير كبير؛ ج ۲۰، ص ۲۱۹، ذيل آيه فوق.
(۳)- بحار الأنوار؛ ج ۶۱: كتاب السماء و العالم؛ «باب عموم احوال الحيوان و اصنافها»، ص ۲۷، ح ۸.
(۴)- در ضمن حديث طولانى از على -عليه السلام- آمده است: وَ مُحَمَّد (ص) سَبَّحَتْ فى يَدِهِ تِسْعُ حَصَياتٍ، تُسْمَعُ نَغَماتُها فى جُمُودِها وَ لا رُوحَ فيها، لِتَمامِ حُجَّةِ نُبُوَّتِهِ؛ در دست حضرت رسول (ص) براى اينكه برهان نبوّتش كامل گردد، نُه ريگ و سنگريزه در دست او تسبيح كرد، به گونهاى كه آواز آنها با اينكه جماد و بىروح بودند، شنيده شد؛ اثبات الهداة؛ ج ۲، ص ۴۵.