- » امروز جمعه، 20 مهر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
اشخاصی که من میشناسمشان چه جور اشخاصی هستند، میآیند اینجا ادعا میکنند که ما در زمان سابق چه فعالیتها کردیم و چه مجاهدهها کردیم و چه زجرها کشیدیم! در صورتی که من میدانم که در زمان سابق آنها در رفاه بودند و هیچ فعالیتی هم نکردند. اگر هم فعالیت کرده باشند، فعالیتهایی بوده است که برخلاف مسیر ملت بوده. حالا این یک مسئلهای است که دیگر رسم شده، و چون دیدند که یک سیل خروشانی در حرکت است، و چنانچه بخواهند خلاف این را بگویند این سیل آنها را میبرد، البته بعضی از آنها باز هم یک حرفهایی میزنند.
رشد سیاسی ملت
و من میل دارم که این همه این روشنفکرهای باصطلاح و همه این دانشگاه و رؤسای دانشگاه و معلمین دانشگاه و اساتید دانشگاه و همه این قشرها، من میل دارم که اینها همه به فکر این مملکت باشند. هی به فکر اینکه اشکال بکنند و بنشینند هی اشکال به این، اشکال به دادگاهها و اشکال به پاسبانها و اشکال به پاسدارها و اشکال به دولت و اینها. این کاشف از این است که ما باز رشد سیاسی نداریم. اگر یک ملتی رشد سیاسی داشته باشد، آن روزی که میبیند که از چنگال این گرگها این ملت نجات پیدا کردند، و ممکن است که آن ریشههای پوسیده باز به هم پیوند بکنند و اسباب زحمت بشوند برای این ملت، باید همه اینها با هم دست به هم بدهند، دیگر آن ننشیند توی منزلش با الفاظش یا با قلمش یا با مقالهاش مطالبی بگوید که برخلاف مسیر ملت است. این دلیل بر این است که ما رشد نداریم. هر چه هم روشنفکر باشیم، لکن رشد سیاسی یک مسئله دیگر است. هر چه هم عالِم باشیم، لکن رشد سیاسی یک باب دیگر است.
ما اگر رشد سیاسی داشته باشیم، حالا یک کشوری که از خودمان شده و میتوانیم در این کشور زندگی صحیح بکنیم، زندگی انسانی بکنیم، زندگی آزاد و مستقل بکنیم، نباید همه گروه گروه بشویم، که در ظرف مثلاً چند ماه، دویست گروه با اسماء مختلف و با حرفهای مختلف؛ و باز همان مسائلی که در صدر مشروطیت برای شکستن آن قدرتهایی
رشد سیاسی ملت
و من میل دارم که این همه این روشنفکرهای باصطلاح و همه این دانشگاه و رؤسای دانشگاه و معلمین دانشگاه و اساتید دانشگاه و همه این قشرها، من میل دارم که اینها همه به فکر این مملکت باشند. هی به فکر اینکه اشکال بکنند و بنشینند هی اشکال به این، اشکال به دادگاهها و اشکال به پاسبانها و اشکال به پاسدارها و اشکال به دولت و اینها. این کاشف از این است که ما باز رشد سیاسی نداریم. اگر یک ملتی رشد سیاسی داشته باشد، آن روزی که میبیند که از چنگال این گرگها این ملت نجات پیدا کردند، و ممکن است که آن ریشههای پوسیده باز به هم پیوند بکنند و اسباب زحمت بشوند برای این ملت، باید همه اینها با هم دست به هم بدهند، دیگر آن ننشیند توی منزلش با الفاظش یا با قلمش یا با مقالهاش مطالبی بگوید که برخلاف مسیر ملت است. این دلیل بر این است که ما رشد نداریم. هر چه هم روشنفکر باشیم، لکن رشد سیاسی یک مسئله دیگر است. هر چه هم عالِم باشیم، لکن رشد سیاسی یک باب دیگر است.
ما اگر رشد سیاسی داشته باشیم، حالا یک کشوری که از خودمان شده و میتوانیم در این کشور زندگی صحیح بکنیم، زندگی انسانی بکنیم، زندگی آزاد و مستقل بکنیم، نباید همه گروه گروه بشویم، که در ظرف مثلاً چند ماه، دویست گروه با اسماء مختلف و با حرفهای مختلف؛ و باز همان مسائلی که در صدر مشروطیت برای شکستن آن قدرتهایی