- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
گودالها و محله نمیدانم چه و حصیرها و این خانههای حصیری و این خانههای چه، این بیچارههایی که در محل خودشان کشاورز بودند. کشاورزی را از بین بردند به اسم اینکه میخواهیم ما اربابْ رعیتی را برداریم، همه بشوند ارباب! ما هم چقدر غافل. ملت ما هم چقدر حالا یا غافل بود، یا خوب، سرنیزه بود. چه همه «دهقان»! این بیچارههایی که الآن اطراف تهران هستند، هر ده نفرشان توی سوراخی هستند - آنی که خانه دارد خانهشان را نمی دانم شما دیدید یا نه. من در تلویزیون یک دفعه، دو دفعه دیدم، که خوب، اسباب تأسف است، یک سوراخی است! یک عدهای بچه و بزرگ از تویش بیرون میآید - اینها دهقانهایی هستند که میخواست اربابشان (1) کند، و زندگیشان را بکلی به هم زد. مملکت ما را از حیث کشاورزی، که میتوانست خودکفا باشد بلکه صادر کند] ... [، مملکت ما از حیث کشاورزی یک مملکت غنی است. اگر کشاورزی صحیح در این مملکت بشود، ممکن است آذربایجان کافی باشد برای همه مملکت؛ باقیاش باید صادر بشود. یا خراسان برای همه مملکت کافی باشد، و باید باقیاش صادر بشود. ما الآن در زمان ایشان - نمیدانم شما در روزنامهها گاهی دیدید یا نه؟ - خیلی افتخار میکردند که ما چند صد مثلاً هزار چیز خریدیم! این افتخارشان این بود که ما گندم خریدیم، جو خریدیم! یک مملکت را از این جهت ساقط کردهاند، و فریاد هم میزدند که ما همچو هستیم که گندم و جو از امریکا خریدیم و امسال [از] گرسنگی نمیمیریم! اینطور اینها وارد شدند. همه آن قوهها - قدرتهای انسانی را در این مملکت متوقف کردند و یا عقب راندند. من در پاریس که بودم، از جاهای مختلف، ممالک مختلف، پیش من زیاد میآمدند. مِنْ جمله آلمان، که خوب نزدیک بود. اینهایی که در این [مرکز انرژی] اتمی بودند و در آنجا کار میکردند از طرف ایران، اینها هم آمدند پیش من، گفتند که این کاری که ما انجام میدهیم اولاً مُضر برای ایران است؛ ثانیاً نمیگذارند ما بفهمیم! میخواهند نگه دارند به یک سطحی که نتوانیم بفهمیم. اگر هم درست بشود، برای ایران