- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
مُضرّ است. یک همچو طرحهایی بود، جوانها را ببرند در خارج نگذارند. الآن، حالا الآنش که من خیلی اطلاع ندارم. در زمان ایشان این جوانهای ما که میرفتند در امریکا و اروپا پخش شده بودند در آنجا، همه جا را پر کرده بودند - از قراری که برای من نقل کردند - دیپلمهایی که آنها میدادند، تصدیقهایی که آنها به جوانهای ما میدادند، غیر از آن تصدیقهایی بود که به خودشان میدادند! جوانهای ما را، زود به آنها یک تصدیق میدادند، نخوانده ملّا! مال خودشان را دقت میکردند. اینطور به من کرراً شاید گفته باشند، برای چه؟ برای اینکه نگذارند این رشد بکند؛ این قدرت را نگذارند پیدا بشود. از این قدرت آنها میترسیدند. همان طوری که از آخوند اینها میترسند، از دانشگاهی هم میترسند. این دو تا را میخواهند کنار بگذارند. ملت هم اگر این دو قدرت را نداشته باشد، نمیتواند جلو برود. و اینها با این دو قدرت مخالفند.
سوغات غرب، تباهی جوانان
حالا الحمدللَّه یک تحولی در مملکت ما پیدا شده؛ یعنی وقتی که ملاحظه میکنیم، خانمها را از آن وضعی که سابق میخواستند برایشان پیش بیاورند به اسم اینکه «آزاد زنان و آزاد مردان» فهمیدند همهاش حُقه است و بازی. نه مردها آزاد بودند در زمان ایشان؛ نه زنها، و نه مطبوعات، و نه رادیو، و نه هیچی. آزادی در کار نبود. اسم، صحبتش و تبلیغاتش زیاد بود. آن آزادی هم که آنها میخواستند برای مملکت ما - حالا هم بعضی از نویسندههای ما پیشنهاد همان را دارند! - آن آزادی است که هم جوانهای پسر ما را و هم جوانهای دختر ما را به تباهی میکشد. آن آزادی را آنها میخواهند. که من از این تعبیر میکنم به آزادی وارداتی، «آزادی استعماری»؛ یعنی یک آزادی که در ممالکی که میخواهند وابسته به غیر باشد این آزادیها را سوغات میآورند: هروئین آزاد؛ مثلاً مشروبات هم آزاد؛ مَحالِّ (1) فساد، که میدانید آنطوری که میگفتند از تهران تا آخر شمیران صدها محل فساد به بدترین فسادها، آن هم آزادی است! اینها آزاد! اما
سوغات غرب، تباهی جوانان
حالا الحمدللَّه یک تحولی در مملکت ما پیدا شده؛ یعنی وقتی که ملاحظه میکنیم، خانمها را از آن وضعی که سابق میخواستند برایشان پیش بیاورند به اسم اینکه «آزاد زنان و آزاد مردان» فهمیدند همهاش حُقه است و بازی. نه مردها آزاد بودند در زمان ایشان؛ نه زنها، و نه مطبوعات، و نه رادیو، و نه هیچی. آزادی در کار نبود. اسم، صحبتش و تبلیغاتش زیاد بود. آن آزادی هم که آنها میخواستند برای مملکت ما - حالا هم بعضی از نویسندههای ما پیشنهاد همان را دارند! - آن آزادی است که هم جوانهای پسر ما را و هم جوانهای دختر ما را به تباهی میکشد. آن آزادی را آنها میخواهند. که من از این تعبیر میکنم به آزادی وارداتی، «آزادی استعماری»؛ یعنی یک آزادی که در ممالکی که میخواهند وابسته به غیر باشد این آزادیها را سوغات میآورند: هروئین آزاد؛ مثلاً مشروبات هم آزاد؛ مَحالِّ (1) فساد، که میدانید آنطوری که میگفتند از تهران تا آخر شمیران صدها محل فساد به بدترین فسادها، آن هم آزادی است! اینها آزاد! اما