- » امروز یکشنبه، 4 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
بود و همه جهات را به همان بعد برمیگرداندند. و ما بعدها مبتلا شدیم یک عکس العملی در مقابل آن که فعلاً الآن هست. و از مدتی پیش این معنا تحقق پیدا کرده که در مقابل آن طایفهای که قرآن را و احادیث را تأویل میکردند به «ماورای طبیعت» و به این زندگی دنیا اصلاً توجه نداشتند. به حکومت اسلامی توجه نداشتند. و به جهاتی که مربوط به زندگی است توجه نداشتند. این طایفه دوم عکس کردند. معنویات را فدای مادیات کردند. آنها مادیات را فدای معنویات کرده بودند و اینها معنویات را فدای مادیات کردند. هر آیهای که دستشان میرسد و بتوانند، تأویل میکنند به یک امر دنیایی.
کانّه ماورای دنیا چیزی نیست. آنها کانّه در نظرشان ماورای عالم غیب چیزی نبود. آنها در یک حدودی که خودشان داشتند درست بود حرفشان. اینها اعتقادشان این است. یا مسائلی که طرح میکنند این است که ماورای این عالم خبری نیست. همه مسائل را فدای همین عالم میکنند.
تحلیلهای انحرافی در انقلاب اسلامی
شما میبینید حتی در اعمالی که از مردم صادر میشود. در این نهضتی که همه قشرها شریک بودند. شما از مرکز که تهران است بگیرید بروید از آن طرف تا آخر. از آن طرف هم تا آخر. از آن طرف هم تا آخر. از آن طرف هم تا آخر. یک وقت تمام مردم راجع به یک مطلب قیام کردند. همه با هم همصدا شدند. صدا چه بود؟ صدا این بود که ما «جمهوری اسلامی» میخواهیم. ما این رژیم را نمیخواهیم و ما اسلام را میخواهیم.
همه همصدا یک مطلب میگفتند. بچه کوچولویی که تازه رفته بود در دبستان یا قبل از آن هم بود همین مطلب را میگفت. آن مریض پیرمردی هم که در بیمارستان خوابیده بود، او هم همین را میگفت. پشت بامها هم وقتی که میرفتید همهاش «الله اکبر» بود، و از اسلام بود. لکن اینها همین معنایی که همه دارند میگویند اسلام، میگویند که همه اینها برای دمکراسی فریاد میکردند! در صورتی که اکثر اینها اصلاً «دمکراسی» به گوششان نخورده بود و معنای دمکراسی فاسدی که اینها میگویند، اگر به ایشان میگفتند اصلاً
کانّه ماورای دنیا چیزی نیست. آنها کانّه در نظرشان ماورای عالم غیب چیزی نبود. آنها در یک حدودی که خودشان داشتند درست بود حرفشان. اینها اعتقادشان این است. یا مسائلی که طرح میکنند این است که ماورای این عالم خبری نیست. همه مسائل را فدای همین عالم میکنند.
تحلیلهای انحرافی در انقلاب اسلامی
شما میبینید حتی در اعمالی که از مردم صادر میشود. در این نهضتی که همه قشرها شریک بودند. شما از مرکز که تهران است بگیرید بروید از آن طرف تا آخر. از آن طرف هم تا آخر. از آن طرف هم تا آخر. از آن طرف هم تا آخر. یک وقت تمام مردم راجع به یک مطلب قیام کردند. همه با هم همصدا شدند. صدا چه بود؟ صدا این بود که ما «جمهوری اسلامی» میخواهیم. ما این رژیم را نمیخواهیم و ما اسلام را میخواهیم.
همه همصدا یک مطلب میگفتند. بچه کوچولویی که تازه رفته بود در دبستان یا قبل از آن هم بود همین مطلب را میگفت. آن مریض پیرمردی هم که در بیمارستان خوابیده بود، او هم همین را میگفت. پشت بامها هم وقتی که میرفتید همهاش «الله اکبر» بود، و از اسلام بود. لکن اینها همین معنایی که همه دارند میگویند اسلام، میگویند که همه اینها برای دمکراسی فریاد میکردند! در صورتی که اکثر اینها اصلاً «دمکراسی» به گوششان نخورده بود و معنای دمکراسی فاسدی که اینها میگویند، اگر به ایشان میگفتند اصلاً