انسان برای توهّم اینکه شاید برسم به آنجا، اینقدر جنایت فعلی بکند. اینها اینطورند وضعشان.
یادی از دوران نوجوانی
و ما امروز مبتلای با یک همچو انسانها یا آدمها یا موجوداتی هستیم که باید همه ملت ما با آن مبارزه کند. و ما نمی‌ترسیم از اینکه در اقتصاد ما را منزوی کند. یا فرض کنید که دخالت نظامی. ما از این چیزها نمی‌ترسیم. ما قبل از این حرفها، شاید شما هیچ کدامتان یادتان نباشد، همه این شلوغیها که حالا می‌بینید بود. ما شاهدش بودیم. ما در همان محلی که بودیم، یعنی خمین که بودیم سنگربندی می‌کردیم. من هم تفنگ داشتم. منتها من بچه بودم به اندازه بچگی‌ام. بچه شانزده، هفده ساله. ما تفنگ دستمان بود. تعلم تفنگ هم می‌کردیم. من بلدم الآن تفنگ اندازی را. این اخوی ما بزرگتر از ما بود. ایشان تفنگ انداز است. منتها حالا پیرمرد است. ما سنگر می‌رفتیم و با این اشراری که بودند و حمله می‌کردند و می‌خواستند بگیرند و چپاول بکنند. هرج و مرج بود. دیگر دولت مرکزی قدرت نداشت. و هرج و مرج بود. قبل از این رضا خان بود. هرج و مرج و دولت مرکزی هم بدون قدرت. و همه جا. کاشان و این حدود قم و کاشان دست نایب حسین کاشی بود؛ «نایب حسین» (1) و پسرش. [به‌] آن حدود ما هم حمله می‌کردند «زلقی (2)» ها و نمی‌دانم اینها حمله می‌کردند. و یک دفعه هم آمدند یک محله‌ای از خمین را گرفتند.
و مردم با آنها معارضه کردند. و تفنگ دست گرفتند. و ما هم جزء آنها بودیم که به اندازه‌ای که می‌توانستیم حرکت بکنیم.
ننگ سیاست بازان وابسته به امریکا
ما امیدواریم که این ملت ما همه تفنگدار باشند و همه جنگجو. آن قدری که می‌توانیم می‌زنیم. حالا شما فانتوم آوردید ریختید سر ما. هر کاری می‌خواهید بکنید. ما

صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>