- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
تعلیمات نظامی ما ندیده بودیم. ملت ما تعلیمات نظامی ندیده بودند. آنها تعلیمات نظامی داشتند، اما ما نداشتیم. هیچ هم نداشتیم. حالا هم که میبینید چهار تا تفنگ دست جوانهای ما هست، اینها غنیمتی است که از آنها گرفتند والّا قبلاً که نداشتند. این را قبلاً با زحمت، نمیدانم، یک چیز درست میکردند، پرت میکردند، که در مقابل آنها چیزی نبود اینها. آنی که این ملت را پیش برد، آن یک قدرت غیبی بود. یک قدرت الهی بود.
پای هیچ کس حساب نکنید شما. در عین حالی که تشکر میکنم از شما که این مقالهها را خواندید. لکن تذکر میدهم این قدر تعریف نکنید از یک شخصی، برای اینکه چیزی نیست. هرچه هست، اوست. ما چیزی نیستیم. ما جز یک بنده ضعیف چیزی نیستیم. با یک فوت میتوانستند اینها، ما را بیرون کنند. آنکه این قدرت را به این ملت داد، و آنطور وارد شد به میدان و بیرون کرد حریف خودش را، آن یک قدرت روحی بود که خدا داد به اینها. یک قدرت الهی و غیبی بود که این ملت را متحول کرد به یک چیز دیگری. این مردمی که وقتی اسم «سازمان امنیت» میآمد به خودشان میلرزیدند، ریختند و گفتند ما اصلاً نه شاه میخواهیم و نه سازمان امنیت و نه اصل رژیم شاهنشاهی را میخواهیم. و به واسطه این امری که خدای تبارک و تعالی انجام داد به اراده مبارک خودش.
بیم و هراس در دل دشمنان
و یک نکته بزرگی که شاید اکثراً از آنها غافل باشند، آن ایجاد رعبی بود که در اینها کرد. در قرآن هم هست که «نصر» گاهی به «رعب» است. گاهی جمعیت اینها را جوری میکند که به نظرشان زیاد میآید (1). گاهی قدرت نمایی اینها، ولو چیزی نیست، در نظر آنها بزرگ میآید. اینها همه چیز داشتند. و مطمئن باشید که اگر این رعبی که خدا در قلب اینها انداخته بود، نبود، اینها میتوانستند یک شب تمام تهران را خراب کنند. همه
پای هیچ کس حساب نکنید شما. در عین حالی که تشکر میکنم از شما که این مقالهها را خواندید. لکن تذکر میدهم این قدر تعریف نکنید از یک شخصی، برای اینکه چیزی نیست. هرچه هست، اوست. ما چیزی نیستیم. ما جز یک بنده ضعیف چیزی نیستیم. با یک فوت میتوانستند اینها، ما را بیرون کنند. آنکه این قدرت را به این ملت داد، و آنطور وارد شد به میدان و بیرون کرد حریف خودش را، آن یک قدرت روحی بود که خدا داد به اینها. یک قدرت الهی و غیبی بود که این ملت را متحول کرد به یک چیز دیگری. این مردمی که وقتی اسم «سازمان امنیت» میآمد به خودشان میلرزیدند، ریختند و گفتند ما اصلاً نه شاه میخواهیم و نه سازمان امنیت و نه اصل رژیم شاهنشاهی را میخواهیم. و به واسطه این امری که خدای تبارک و تعالی انجام داد به اراده مبارک خودش.
بیم و هراس در دل دشمنان
و یک نکته بزرگی که شاید اکثراً از آنها غافل باشند، آن ایجاد رعبی بود که در اینها کرد. در قرآن هم هست که «نصر» گاهی به «رعب» است. گاهی جمعیت اینها را جوری میکند که به نظرشان زیاد میآید (1). گاهی قدرت نمایی اینها، ولو چیزی نیست، در نظر آنها بزرگ میآید. اینها همه چیز داشتند. و مطمئن باشید که اگر این رعبی که خدا در قلب اینها انداخته بود، نبود، اینها میتوانستند یک شب تمام تهران را خراب کنند. همه