- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
ملت ما، به طوری که به خودشان حق نمیدادند، اگر یک پاسبانی میآمد میخواست یک چیزی تحمیل کند، به خودشان حق نمیدادند که در مقابلش یک کلمهای بگویند.
سکوت پرده انداخته بود، سایه انداخته بود به سر ملت ما. این معنا کم کم شکسته شد.
صداها درآمد. نهضت شما آن را شکست. و نهضت شما الآن این معنا را هم شکست در دنیا که نمیشود در مقابل امریکا [ایستاد] اول قدم این است که انسان «میشود» و «نمیشود» را ارزیابی کند.
شکسته شدن قدرت افسانهای ابرقدرتها
اول قدم هر مبارزهای ارزیابی این است که در این مبارزه میشود یا نمیشود، و شما ثابت کردید که نه «میشود». میشود با امریکا هم طرف شد. میشود که لانه جاسوسی امریکا را هم تصرف کرد. میشود جاسوسهای امریکایی را هم گرفت و نگه داشت، و حفظ کرد. شما این را ثابت کردید به دنیا. آن عظمتی که از آنها به واسطه تبلیغات زیادی که داشتند، در دنیا سایه افکنده بود که ابرقدرت است، و کسی حق حرف زدن ندارد آن شکست. معلوم شد نه، ملتها میتوانند فریاد بزنند. میتوانند مرگ بر کارتر بگویند. فریاد هم الآن دارند میزنند. نه اینجا جاهای دیگر هم. هندوستان هم همین است. پاکستان هم همین است. عراق هم همین است. کویت هم همین است. ممالک خودشان هم. ممالک غربی هم همین است. امریکا هم همین است. امریکایی که [مرتب] میگفت ما با قدرت نظامیایم. [دایماً] ما را میترساند، اینها دنبال همان بودند که سابق انجام میدادند. سابق چنانچه یک کلمهای فرض کنید که در یک روزنامهای از ایران واقع میشد بر ضد انگلستان یا بر ضد امریکا، با یک کلمهای که آنها به محمدرضا میگفتند که فضولی موقوف، جلویش را اینجا میگرفت. اگر یک کاری میخواستند انجام بدهند، مثلاً مجلس شورای استعماری غلط، همچو که کشتی انگلستان میآمد طرف ایران مسئله ختم بود با همان حرکتش. همچو که اطلاع میرسید که کشتی انگلستان راه افتاده از آنجا به کجا، اینجا دیگر باید حتماً تسلیم شد. قراردادی اگر میخواستند ببندند و اینها یک
سکوت پرده انداخته بود، سایه انداخته بود به سر ملت ما. این معنا کم کم شکسته شد.
صداها درآمد. نهضت شما آن را شکست. و نهضت شما الآن این معنا را هم شکست در دنیا که نمیشود در مقابل امریکا [ایستاد] اول قدم این است که انسان «میشود» و «نمیشود» را ارزیابی کند.
شکسته شدن قدرت افسانهای ابرقدرتها
اول قدم هر مبارزهای ارزیابی این است که در این مبارزه میشود یا نمیشود، و شما ثابت کردید که نه «میشود». میشود با امریکا هم طرف شد. میشود که لانه جاسوسی امریکا را هم تصرف کرد. میشود جاسوسهای امریکایی را هم گرفت و نگه داشت، و حفظ کرد. شما این را ثابت کردید به دنیا. آن عظمتی که از آنها به واسطه تبلیغات زیادی که داشتند، در دنیا سایه افکنده بود که ابرقدرت است، و کسی حق حرف زدن ندارد آن شکست. معلوم شد نه، ملتها میتوانند فریاد بزنند. میتوانند مرگ بر کارتر بگویند. فریاد هم الآن دارند میزنند. نه اینجا جاهای دیگر هم. هندوستان هم همین است. پاکستان هم همین است. عراق هم همین است. کویت هم همین است. ممالک خودشان هم. ممالک غربی هم همین است. امریکا هم همین است. امریکایی که [مرتب] میگفت ما با قدرت نظامیایم. [دایماً] ما را میترساند، اینها دنبال همان بودند که سابق انجام میدادند. سابق چنانچه یک کلمهای فرض کنید که در یک روزنامهای از ایران واقع میشد بر ضد انگلستان یا بر ضد امریکا، با یک کلمهای که آنها به محمدرضا میگفتند که فضولی موقوف، جلویش را اینجا میگرفت. اگر یک کاری میخواستند انجام بدهند، مثلاً مجلس شورای استعماری غلط، همچو که کشتی انگلستان میآمد طرف ایران مسئله ختم بود با همان حرکتش. همچو که اطلاع میرسید که کشتی انگلستان راه افتاده از آنجا به کجا، اینجا دیگر باید حتماً تسلیم شد. قراردادی اگر میخواستند ببندند و اینها یک