وقتی، در آن وقتی که فرض کنید، یک سرسختی می‌خواستند نشان بدهند، یک چیزی که در سرحدات و قبل از سرحدات واقع می‌شد، این کافی بود برای اینکه در مرکز اینها دیگر دست بردارند از مخالفت و موافقت کنند و تسلیم بشوند. اینها چیزهایی بود که اینها با بوق و کرنا، با رادیوها، با تبلیغات، تبلیغاتی که بسیاریش هم در خود کشورها بود، یعنی، عمال آنها، در خود این کشورها تبلیغات می‌کردند بر ضد خود کشور.
بزرگ نماییها و افسانه سراییها
اینها به مردم همچو بزرگ نشان داده بودند مسائل را که مردم خیال می‌کردند که اگر الآن یک حرفی بزنیم، یکدفعه چتربازهای امریکا می‌آیند می‌ریزند و ایران را خراب می‌کنند. در همین قضیه، این را کراراً برای ما آمدند گفتند که؛ می‌نوشتند، از خارج هم می‌نوشتند که چتربازها بناست که از آن بالا بیایند بالای سر سفارت. از آن بالا یک دوایی بریزند و بیهوش کنند همه را و بیایند پایین و همه را ببرند، و در قم هم می‌خواهند بیایند و شما را بربایند. حتی بعضیها آمده بودند به من می‌گفتند که شما نمانید اینجا شب. خوب، آقا این شعر است که اینها می‌گویند. این حرفهایی است که در کتاب «حسین کرد» (1) می‌نوشتند. این حرف است که می‌زنند. و الّا «چتربازها می‌آیند و همه را بیهوش می‌کنند» این همان حرفهایی بود که «یک دوا می‌زدند، همه چیزها بیهوش می‌شدند» حرفهایی که در «الف لیل» (2) می‌گویند. می‌خواستند این طوری ما را مثل سابق که از این حرفها ترس داشتند، این طوری ملت ما را بترسانند. غافل از اینکه مسائل این نیست. اصلاً مداخله نظامی دیگر حالا در دنیا اصلاً شکست خورده است. صحبتش هم شکست خورده. اینها به اعتبار اینکه ما را در افکار باز عقبمانده می‌دانستند این حرفها را می‌زدند.
بن بست مداخله نظامی و محاصره اقتصادی در ایران
بعد هم حالا می‌گویند که وقتی که در امریکا رأی گیری کردند - حالا به آن اندازه‌ای‌

صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>