- » امروز چهارشنبه، 14 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
صحبت میکند. آن روز هم که بیرق اسلام باشد برای او صحبت میکند. اینها یک مبنایی ندارد بسیاریشان. اینطوری هستند. یک مبنایی ندارد روی آن مبنا یک کاری بکند. و این قشرشان که توجه به مسائل ممکن بود پیدا بکنند، اینها توجه اینجوری بود وضعشان.
قشرهای دیگر هر کسی مشغول کار خودش بود. کاسب کسب میکرد. زارع زراعت میکرد. همه چیزشان را هم که میبردند هی میگفتند خوب آقا فرض کن، اینکه توجه میکرد، میگفت ما چه بکنیم نمیتوانیم. اکثراً هم توجه نداشتند به این مسائل. این یک دست غیبی الهی بود که این ملت را از آن حال رخوت، از آن حال سستی، از آن حال بیخبری برگرداند به یک حال خبرداری؛ همه مجهز شدند. نمیشود که بدون تأیید الهی یک همچو توسعهای پیدا بکند یک مسئله. همه جا میرفتی میدیدی یک مطلب میگویند که ما جمهوری اسلامی میخواهیم: نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی، آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی. این یک مسئلهای نبود که بشود یک نفر آدم، ده نفر آدم، صد نفر آدم، کار را انجام بدهند. یک مسئله بود الهی و انجام گرفت. به طوری که تمام قشرهای ملت با هم یکصدا شدند. با آن یک صدا هم پیش بردند. و ما مادامی که این نهضت را نگهش داریم، حفظش کنیم پیروز هستیم. و ما امیدواریم که حفظ بشود.
نجات کشتی انقلاب، وظیفه همگانی
توجه داشته باشید به اینکه امروز روزی نیست که ما و شما و ملت ما و همه توجه به گرفتاری خودشان؛ گرفتاری شخصی، داشته باشند. یک روزی که یک گرفتاری برای اسلام دارد پیش میآید، یک گرفتاری برای کشور دارد پیش میآید، در معرض این است که مفسدها افساد بکنند و بخورند این کشور را. برگردانند به حال دیگر، که همه چیزمان از بین برود، روز این نیست که ما بنشینیم بگویم که حقوقم کم است. خانهام چه جوری است. الآن روز این نیست. باید الآن ما این کشتی که از همه اطراف موجهای بسیار خطرناک به آن متوجه است، ما باید ننشینیم حالا که، همان نظیر خود کشتی، حالا اگرچه یک عدهای در کشتی بودند و کشتی افتاد به خطر غرق، آن وقت اینها بنشینند بگویند که
قشرهای دیگر هر کسی مشغول کار خودش بود. کاسب کسب میکرد. زارع زراعت میکرد. همه چیزشان را هم که میبردند هی میگفتند خوب آقا فرض کن، اینکه توجه میکرد، میگفت ما چه بکنیم نمیتوانیم. اکثراً هم توجه نداشتند به این مسائل. این یک دست غیبی الهی بود که این ملت را از آن حال رخوت، از آن حال سستی، از آن حال بیخبری برگرداند به یک حال خبرداری؛ همه مجهز شدند. نمیشود که بدون تأیید الهی یک همچو توسعهای پیدا بکند یک مسئله. همه جا میرفتی میدیدی یک مطلب میگویند که ما جمهوری اسلامی میخواهیم: نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی، آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی. این یک مسئلهای نبود که بشود یک نفر آدم، ده نفر آدم، صد نفر آدم، کار را انجام بدهند. یک مسئله بود الهی و انجام گرفت. به طوری که تمام قشرهای ملت با هم یکصدا شدند. با آن یک صدا هم پیش بردند. و ما مادامی که این نهضت را نگهش داریم، حفظش کنیم پیروز هستیم. و ما امیدواریم که حفظ بشود.
نجات کشتی انقلاب، وظیفه همگانی
توجه داشته باشید به اینکه امروز روزی نیست که ما و شما و ملت ما و همه توجه به گرفتاری خودشان؛ گرفتاری شخصی، داشته باشند. یک روزی که یک گرفتاری برای اسلام دارد پیش میآید، یک گرفتاری برای کشور دارد پیش میآید، در معرض این است که مفسدها افساد بکنند و بخورند این کشور را. برگردانند به حال دیگر، که همه چیزمان از بین برود، روز این نیست که ما بنشینیم بگویم که حقوقم کم است. خانهام چه جوری است. الآن روز این نیست. باید الآن ما این کشتی که از همه اطراف موجهای بسیار خطرناک به آن متوجه است، ما باید ننشینیم حالا که، همان نظیر خود کشتی، حالا اگرچه یک عدهای در کشتی بودند و کشتی افتاد به خطر غرق، آن وقت اینها بنشینند بگویند که