- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
که یک رژیم عدل است. البته نه اینکه میدانیم، خوب ما که اسلام را نمیدانیم واقعاً، رژیم عدل است میدانیم. این عدالت است در آن حکامی که در صدر اسلام بودند. مثل علی بن ابیطالب فهمیدیم چکاره است، چه میکند. و جمهوری هم معنایش را میفهمیم که باید ملت رأی بدهند. اینها را قبول داریم. اما آن دمکراتیکش را، حتی پهلوی اسلامش بگذارید، ما قبول نداریم. علاوه من این را در یکی از حرفهایم گفتم که اینکه ما قبول نداریم برای اینکه این اهانت به اسلام است. شما این را پهلویش میگذارید معنایش این است که اسلام دمکراتیک نیست. و حال آنکه از همه دمکراسیها بالاتر است اسلام. از این جهت ما این را قبول نمیکنیم. اصلاً شما پهلوی این بگذارید، مثل این است که بگویید که جمهوری اسلامی عدالتی. این توهین به اسلام است برای اینکه عدالت متن اسلام است. از این جهت این را هم ملت ما قبول نکردند.
نقهای روشنفکری
و اصحاب قلم و روشنفکرها - بعضی از آنها - اینها جدیت داشتند به اینکه این کلمه اسلام نباشد. و ما اینطور فهمیدیم که چون از اسلام ضربه دیدند میخواهند این نباشد.
خوب، همه قدرتها دیدند که این نفت اینجا، حالا از دستشان گرفته شده عجالتاً و این را چه کسی گرفته است؟ این را این ملتی که داد میزند اسلام، پس این اسلامش را حذف بکنیم هرچه که باشد این دعوا هم دیگر ندارد. دیگر پشتوانه ملت ندارد. میخواستند پشتوانه را از این جمهوری بگیرند. پشتوانه یک حکومتی ملت است. اگر یک ملتی پشتوانه حکومتی نباشد این حکومت نمیتواند درست بشود. این نمیتواند برقرار باشد.
آنها میخواستند این مطلب را بگیرند از دست، از این جهت اصرار به این داشتند. حالا هم اصرار دارند، چنین از اول [دائما] اصرار، اصرار، حالا هم اصرار دارند. منتها به صورتی دیگر. «قانون اساسی یک قانون ملی نیست، این قانون اساسی اشکالات دارد»!! یک مطلبی که خود ملت، وکلا تعیین کرده و گذراندند و بعد هم خود ملت به آن رأی دادند، یک اقلیتی که ما سرانشان را میشناسیم و سر و تهشان را اطلاع برایشان داریم؛
نقهای روشنفکری
و اصحاب قلم و روشنفکرها - بعضی از آنها - اینها جدیت داشتند به اینکه این کلمه اسلام نباشد. و ما اینطور فهمیدیم که چون از اسلام ضربه دیدند میخواهند این نباشد.
خوب، همه قدرتها دیدند که این نفت اینجا، حالا از دستشان گرفته شده عجالتاً و این را چه کسی گرفته است؟ این را این ملتی که داد میزند اسلام، پس این اسلامش را حذف بکنیم هرچه که باشد این دعوا هم دیگر ندارد. دیگر پشتوانه ملت ندارد. میخواستند پشتوانه را از این جمهوری بگیرند. پشتوانه یک حکومتی ملت است. اگر یک ملتی پشتوانه حکومتی نباشد این حکومت نمیتواند درست بشود. این نمیتواند برقرار باشد.
آنها میخواستند این مطلب را بگیرند از دست، از این جهت اصرار به این داشتند. حالا هم اصرار دارند، چنین از اول [دائما] اصرار، اصرار، حالا هم اصرار دارند. منتها به صورتی دیگر. «قانون اساسی یک قانون ملی نیست، این قانون اساسی اشکالات دارد»!! یک مطلبی که خود ملت، وکلا تعیین کرده و گذراندند و بعد هم خود ملت به آن رأی دادند، یک اقلیتی که ما سرانشان را میشناسیم و سر و تهشان را اطلاع برایشان داریم؛