- » امروز چهارشنبه، 7 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
برادری بر پایه نظم و انضباط
اگر در یک نظامی - فرض کنید - در ژاندارمری یک دسته بایستند بگویند که ما به تو اطاعت نداریم، ما از تو اطاعت نمیکنیم، این، اینطور نیست که بتوانند یک همچو نظامی برای آن مقصدی که خدای تبارک و تعالی فرموده است شماها برادر هستید، بتوانند برادری کنند. برادری در این مقصد این است که پشت به پشت هم بدهند و همه پشتیبان هم باشند برای پیشبرد مقصد. پشتیبان هم بودن این است که این نظم را ملاحظه بکنند.
این درجاتی که ارتش دارد و روی آن نظم پیدا کرده، درجاتی که ژاندارمری دارد و روی آن نظامی است و هکذا سایرین و هکذا همه مردم، باید اینها برادر باشند. یعنی محبت برادری به هم داشته باشند. و همه پشتیبان هم باشند برای آن مقصد. برای اینکه پیش ببرند، برای اینکه نجات بدهند ملت خودشان را. این برادری اقتضا میکند که چون روی این مقصد است که باید پیش ببرند، اقتضا میکند که این برادر کوچک از آن برادر بزرگ اطاعت کند در این مقصد، آن برادر بزرگ هم به این برادر کوچک محبت کند برای این مقصد. آن رئیس باید برادر اینها باشد در پیشبرد مقصد، و فرمان بدهد؛ فرمانی که برادر بزرگ به برادر کوچک میدهد که همه آن رحمت است. این پایین دست، رده پایین به حسب نظام، اطاعت باید بکند از آن، و الّا برادری نکرده است.
توحید در مقصد
همه هم مقصد واحد است. همه مقصد واحد جامعه اگر بنا شد اینطور باشد این جامعه توحیدی میشود؛ یعنی، توحید در مقصد. اگر ما یک جامعه توحیدی پیدا بکنیم، یعنی اینطور باشد که هر کدام در محل خود، کار خودشان را انجام بدهند برای آن مقصد.
شمایی که در ژاندارمری هستید کار ژاندارمری را به همان نظم که در آنجا مقرر است انجام بدهید برای مقصد واحد و آن حفظ کشورتان. آنها هم که در ارتش هستند آنها هم نظم خودشان را حفظ بکنند برای همان مقصد. ماها هم که طلبه هستیم نظم خودمان را حفظ کنیم برای آن مقصد. آنها هم که اداری هستند، و آنها هم که در رأس کار هستند، و
اگر در یک نظامی - فرض کنید - در ژاندارمری یک دسته بایستند بگویند که ما به تو اطاعت نداریم، ما از تو اطاعت نمیکنیم، این، اینطور نیست که بتوانند یک همچو نظامی برای آن مقصدی که خدای تبارک و تعالی فرموده است شماها برادر هستید، بتوانند برادری کنند. برادری در این مقصد این است که پشت به پشت هم بدهند و همه پشتیبان هم باشند برای پیشبرد مقصد. پشتیبان هم بودن این است که این نظم را ملاحظه بکنند.
این درجاتی که ارتش دارد و روی آن نظم پیدا کرده، درجاتی که ژاندارمری دارد و روی آن نظامی است و هکذا سایرین و هکذا همه مردم، باید اینها برادر باشند. یعنی محبت برادری به هم داشته باشند. و همه پشتیبان هم باشند برای آن مقصد. برای اینکه پیش ببرند، برای اینکه نجات بدهند ملت خودشان را. این برادری اقتضا میکند که چون روی این مقصد است که باید پیش ببرند، اقتضا میکند که این برادر کوچک از آن برادر بزرگ اطاعت کند در این مقصد، آن برادر بزرگ هم به این برادر کوچک محبت کند برای این مقصد. آن رئیس باید برادر اینها باشد در پیشبرد مقصد، و فرمان بدهد؛ فرمانی که برادر بزرگ به برادر کوچک میدهد که همه آن رحمت است. این پایین دست، رده پایین به حسب نظام، اطاعت باید بکند از آن، و الّا برادری نکرده است.
توحید در مقصد
همه هم مقصد واحد است. همه مقصد واحد جامعه اگر بنا شد اینطور باشد این جامعه توحیدی میشود؛ یعنی، توحید در مقصد. اگر ما یک جامعه توحیدی پیدا بکنیم، یعنی اینطور باشد که هر کدام در محل خود، کار خودشان را انجام بدهند برای آن مقصد.
شمایی که در ژاندارمری هستید کار ژاندارمری را به همان نظم که در آنجا مقرر است انجام بدهید برای مقصد واحد و آن حفظ کشورتان. آنها هم که در ارتش هستند آنها هم نظم خودشان را حفظ بکنند برای همان مقصد. ماها هم که طلبه هستیم نظم خودمان را حفظ کنیم برای آن مقصد. آنها هم که اداری هستند، و آنها هم که در رأس کار هستند، و