- » امروز شنبه، 3 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
یک کرمی است که، کرم دارد خرابش میکند. بعد هم خربزه را باز میکنید، میبینید خربزه کرم زده است. کاری نباید بکنند [اسلام لکهدار شود] همه قشرهایی که الآن مشغول خدمتاند؛ قشر روحانی که مشغول خدمت است، و مثلاً دادگاهها و اینها، قشر پاسدارها، قشر نظامیها، ارتشیها، اینهایی که همه الآن در خدمت اسلام و برای اسلام مشغولاند، اینها کاری نکنند که ما به دست خودمان اسلام را از پا درآوریم. اسلام را در نظر خارج و داخل جوری جلوه بدهیم که برخلاف آنی است که هست. عدالت نباشد تو کار، موازین در کار نباشد. یک برنامه اسلامی در کار نباشد. هرج و مرج و هر که هر کاری دلش میخواهد بکند.
خطر التقاط و بیراهه پویی
آنکه من به حسب کلی باید بگویم به همه، و تنبه بدهم این است که نباید در هر امری قدرت نمایی بشود. باید همه قشرهایی که مشغول برای خدمتند و خودشان هم میگویند برای اسلام است، باید گوششان به این باشد که اسلام چی میگوید، ما هم تبع آن باشیم.
اما من چه میفهمم و از اسلام خودم این را میخواهم بفهمم، این میزان نیست. هر مسئلهای، هر مطلبی، کارشناس لازم دارد. اگر یک مریضی بگوید که من چه کار دارم به نسخه، من خودم میخواهم خودم را معالجه کنم، این میمیرد. مریضی که بخواهد خودسر، خودش خودش را علاج کند، این منتهی به مردنش گاهی میشود. اگر بنا باشد که به کارشناسهای اسلام ما کاری نداشته باشیم، آنهایی که میدانند به قواعد اسلام چه جور باید عمل کرد، و چه جور باید، آنها را ما کار نداشته باشیم، خودمان هرچه به نظرمان رسید، یا فرض کنید آنهایی که از خارج الهام میگیرند، و از کمونیستها و از مارکسیستها الهام میگیرند، آنها هم نفوذ کنند در بین ما، و هر طوری که آنها میخواهند عمل کنند، ما یک وقت بفهمیم که اسلام را میخواهند با مارکسیستی منطبق کنند، خوب، این است که خطر برای اسلام دارد. این خطر را باید همهتان توجه کنید به آن. و با جدیت این خطر را رفعش کنید. شکست از دشمن اهمیتی ندارد پیش من.
خطر التقاط و بیراهه پویی
آنکه من به حسب کلی باید بگویم به همه، و تنبه بدهم این است که نباید در هر امری قدرت نمایی بشود. باید همه قشرهایی که مشغول برای خدمتند و خودشان هم میگویند برای اسلام است، باید گوششان به این باشد که اسلام چی میگوید، ما هم تبع آن باشیم.
اما من چه میفهمم و از اسلام خودم این را میخواهم بفهمم، این میزان نیست. هر مسئلهای، هر مطلبی، کارشناس لازم دارد. اگر یک مریضی بگوید که من چه کار دارم به نسخه، من خودم میخواهم خودم را معالجه کنم، این میمیرد. مریضی که بخواهد خودسر، خودش خودش را علاج کند، این منتهی به مردنش گاهی میشود. اگر بنا باشد که به کارشناسهای اسلام ما کاری نداشته باشیم، آنهایی که میدانند به قواعد اسلام چه جور باید عمل کرد، و چه جور باید، آنها را ما کار نداشته باشیم، خودمان هرچه به نظرمان رسید، یا فرض کنید آنهایی که از خارج الهام میگیرند، و از کمونیستها و از مارکسیستها الهام میگیرند، آنها هم نفوذ کنند در بین ما، و هر طوری که آنها میخواهند عمل کنند، ما یک وقت بفهمیم که اسلام را میخواهند با مارکسیستی منطبق کنند، خوب، این است که خطر برای اسلام دارد. این خطر را باید همهتان توجه کنید به آن. و با جدیت این خطر را رفعش کنید. شکست از دشمن اهمیتی ندارد پیش من.