- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
خراب کرد و من هم رفتم سراغ کارم، ملت دستش باز و با مشت محکم حفظ بکند اسلام را. روحانی، بازاری، کارگر، کشاورز، کارمند، قوای مسلح، همه باید حال آماده باش داشته باشند. ما اگر حالا در بین راه که هستیم و اینهمه توطئه الآن هست، اگر فراموش کنیم نهضت را، اگر فراموش کنیم انقلاب را و برویم سراغ کارمان، هر کدام برویم سراغ شغلی که داریم و حاضر نباشیم در صحنه سیاست، و خودمان را مجهز نکنیم برای حفظ این مملکت اسلامی و حفظ اسلام، خدای نخواسته یکوقت به کارهای بد خواهد رسید. و ممکن است که البته نمیتوانند ان شاء الله که کاری انجام بدهند، لکن تأخیر میتوانند بیندازند. شما ببینید که الآن هر کاری که میخواست در این مملکت انجام بگیرد، یک جبهههایی در مقابلش ایستاد که نگذارد، شلوغکاری کردند لکن نتوانستند. من نمیگویم که میتوانند، نمیتوانند. اگر این فانتومها هم بلند شده بود که اینها میخواستند چه بکنند، پدر اینها را در میآوردند.
خوف از ناتوانی روحانیت در ایفاء مسئولیت
مگر ملت ما حالا دیگر نشسته آنجا که یک فانتوم و دو فانتوم کاری انجام بدهد. این احمقها نفهمیدند این را که با چهار تا مثلاً سرباز - سربازها که با اینها موافق نیستند - با چهار نفر از این درجه دارها مثلاً و امثال اینها میشود یک مملکت 35 میلیونی که همه مجهز هستند، اینها بتوانند فتح کنند. اینها غلط فکر کردند. اینها نفهمیدند که شوروی با همه قدرتی که دارد و با همه ابزاری که دارد و با همه سلاحهای مدرنی که دارد، در افغانستان پوزهاش به خاک مالیده شده. در عین حالی که اینها یک حماقتی است، منتها بعضی جوانها، بیچارهها، نفهمها اینها را وادار میکنند یک همچو کاری بکنند. یک همچو کارهایی که همین دو - سه روز مثلاً [بود]. خوب، اینها نمیفهمند که اگر فرضاً هم شما از پایگاه همدان پا شده بودید و آمده بودید و فرض کنید چند تا جا [را] هم کوبیده بودید، شما بالاخره باید زمین هم بیایید یا همان آسمان میمانید؟ ما از این امور نمیترسیم. ما از قشرهای خودمان میترسیم؛ از خودمان
خوف از ناتوانی روحانیت در ایفاء مسئولیت
مگر ملت ما حالا دیگر نشسته آنجا که یک فانتوم و دو فانتوم کاری انجام بدهد. این احمقها نفهمیدند این را که با چهار تا مثلاً سرباز - سربازها که با اینها موافق نیستند - با چهار نفر از این درجه دارها مثلاً و امثال اینها میشود یک مملکت 35 میلیونی که همه مجهز هستند، اینها بتوانند فتح کنند. اینها غلط فکر کردند. اینها نفهمیدند که شوروی با همه قدرتی که دارد و با همه ابزاری که دارد و با همه سلاحهای مدرنی که دارد، در افغانستان پوزهاش به خاک مالیده شده. در عین حالی که اینها یک حماقتی است، منتها بعضی جوانها، بیچارهها، نفهمها اینها را وادار میکنند یک همچو کاری بکنند. یک همچو کارهایی که همین دو - سه روز مثلاً [بود]. خوب، اینها نمیفهمند که اگر فرضاً هم شما از پایگاه همدان پا شده بودید و آمده بودید و فرض کنید چند تا جا [را] هم کوبیده بودید، شما بالاخره باید زمین هم بیایید یا همان آسمان میمانید؟ ما از این امور نمیترسیم. ما از قشرهای خودمان میترسیم؛ از خودمان