- » امروز شنبه، 3 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
پابرهنهها باشد. هرچه بودند، برای ملک دارها بودند و برای قدرت دارها و برای سرمایه دارها و برای رؤسا و خانها، و هرچه بود برای آنها بود.
یک وقت در بعضی از حکومتها تیول (1) میکردند؛ خراسان را میدادند دست یک عده تیول. او چقدر میداد برای این؟ فرض کنید که در پول آن وقت، پنجاه هزار تومان - پول پنجاه هزار تومان آن وقت، پنجاه میلیون هم بیشتر بود - و به او خراسان را میدادند؛ برو سراغ خراسان؛ یعنی، دیگر ما هرچه صدا از خراسان بلند بشود و هرچه از ظلم تو گفته بشود ما اعتنا نمیکنیم. تو برو، آنجا مال تو. آنجا مردمش - عرض بکنم - ناحیهاش و درآمدش مال این بود. این باید این پنجاه هزار تومانی که اینجا به نخست وزیرش داده است یا به صدراعظم داده است، باید این پنجاه هزار تومان را درآورد و چندین پنجاه هزار تومان هم برای خودش درآورد؛ برای اینکه یک تجارتی بود؛ فروخته بودند اینجا را. این پول او را باید بدهد، باید نفع هم ببرد. این با مردم چه میکرد؟ با کدخداهای ده یا بست وبند میکرد و ده را میچاپید یا اگر کدخدایی بود که یک تخلفی میکرد، آنطور میکرد که شاه مخلوع به مردم! این وضع حکومتهای جبار است.
حکومت اسلام که الآن شما مدعی هستید که نخست وزیر اسلام هستید، دولت اسلامی هستید وآقایان، وزرای اسلام هستند، و آقای رئیس جمهور، رئیس جمهور یک کشور اسلامی هستند و وکلا وکلای کشور اسلامی هستند، باید از آنچه که در سابق گذشته نسیان کنند او را، دفن کنند او را. از دیکتاتوریها، از چپاولگریها، از خودخواهیها و خودپسندیها، همه اینها را باید دفن کنند و وارد بشوند در یک مملکت تازهای که از صدر اسلام که بگذریم، دیگر یک همچو چیزی نبوده است. در صدر اسلام هم برای ایران نبود اینها. حتی آن وقت هم که ایران را فتح کردند، باز سپردند به دست همانهایی
یک وقت در بعضی از حکومتها تیول (1) میکردند؛ خراسان را میدادند دست یک عده تیول. او چقدر میداد برای این؟ فرض کنید که در پول آن وقت، پنجاه هزار تومان - پول پنجاه هزار تومان آن وقت، پنجاه میلیون هم بیشتر بود - و به او خراسان را میدادند؛ برو سراغ خراسان؛ یعنی، دیگر ما هرچه صدا از خراسان بلند بشود و هرچه از ظلم تو گفته بشود ما اعتنا نمیکنیم. تو برو، آنجا مال تو. آنجا مردمش - عرض بکنم - ناحیهاش و درآمدش مال این بود. این باید این پنجاه هزار تومانی که اینجا به نخست وزیرش داده است یا به صدراعظم داده است، باید این پنجاه هزار تومان را درآورد و چندین پنجاه هزار تومان هم برای خودش درآورد؛ برای اینکه یک تجارتی بود؛ فروخته بودند اینجا را. این پول او را باید بدهد، باید نفع هم ببرد. این با مردم چه میکرد؟ با کدخداهای ده یا بست وبند میکرد و ده را میچاپید یا اگر کدخدایی بود که یک تخلفی میکرد، آنطور میکرد که شاه مخلوع به مردم! این وضع حکومتهای جبار است.
حکومت اسلام که الآن شما مدعی هستید که نخست وزیر اسلام هستید، دولت اسلامی هستید وآقایان، وزرای اسلام هستند، و آقای رئیس جمهور، رئیس جمهور یک کشور اسلامی هستند و وکلا وکلای کشور اسلامی هستند، باید از آنچه که در سابق گذشته نسیان کنند او را، دفن کنند او را. از دیکتاتوریها، از چپاولگریها، از خودخواهیها و خودپسندیها، همه اینها را باید دفن کنند و وارد بشوند در یک مملکت تازهای که از صدر اسلام که بگذریم، دیگر یک همچو چیزی نبوده است. در صدر اسلام هم برای ایران نبود اینها. حتی آن وقت هم که ایران را فتح کردند، باز سپردند به دست همانهایی