- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
شعور سیاسی هم ندارد آنقدرها؛ این را خوب میشود آلت دست قرار داد. آوردند و کودتا کردند و آن وقت اشخاص زیادی را از همه طوایف گرفتند و ابتدای امر وجب به وجب، به نظر میرسد که روی یک نقشهای که آنها برایش میدادند، عمل میکرد.
ابتدائاً شروع کرد به ریاکاری و مجالس روضه میرفت و خودشان مجلس روضه بپا میکردند و از قراری که آن وقت میگفتند، در همه تکیههای تهران هم آن وقت میگفتند پابرهنه میرود. همه جا میرفت و با مردم خوش و بش میکرد و این کارها را میکرد تا آن وقتی که قدرت دستش آمد و محکم شد پایش. ببینیم که در آن وقتی که قدرت دستش آمد با کی و با چه گروهی مخالفتش زیاد بود و با چه طرحهایی مخالفتش زیاد.
تلاش رضاخان برای دین زدائی و نابودی روحانیت
این را بسیاری البته یادشان است که شروع کرد؛ مخالفت با روحانیون با اسم اینکه میخواهیم اصلاح بکنیم، چه بکنیم. مجلسی در شاید جاهای دیگر و در مدرسه فیضیه، که ما شاهدش بودیم، مجلس امتحان درست کردند و اشخاصی که مال خودشان بود، میآمد آنجا برای امتحان و اینها به خیال اینکه، تبلیغاتشان این بود که ما میخواهیم این اشخاصی که صحیحند و اهل علم صحیح هستند، از آنهایی که نه، لیاقت این لباس را ندارند، میخواهیم تمیز بدهیم. حتی بعضی از آقایان محترم قم هم این معنا را باور کرده بودند. خدا رحمت کند مرحوم آقای فیض (1) را، به من فرمودند که - در مدرسه فیضیه، که - خوب، اینکه بدکاری نیست که اینها بیایند خوبها را از بدها جدا کنند. من به ایشان عرض کردم که بله، اینها میخواهند خوبها را از بدها جدا کنند که خوبها را از بین ببرند، نه بدها را. و همینطور هم شد. ابتدا برای این معنا آمدند و چه تلخیها بر ماها گذشت از این امتحان و از این بساط. بعد هم با یک بهانه دیگر شروع کردند به اینکه باید ملت لباس واحد داشته باشد و عمامهها را از سرها برداشتند و آنقدر خرابکاری کردند که روی تاریخ را سیاه کردند. البته اینها یک مسائل طولانی است که شاید تاریخ، حالا که
ابتدائاً شروع کرد به ریاکاری و مجالس روضه میرفت و خودشان مجلس روضه بپا میکردند و از قراری که آن وقت میگفتند، در همه تکیههای تهران هم آن وقت میگفتند پابرهنه میرود. همه جا میرفت و با مردم خوش و بش میکرد و این کارها را میکرد تا آن وقتی که قدرت دستش آمد و محکم شد پایش. ببینیم که در آن وقتی که قدرت دستش آمد با کی و با چه گروهی مخالفتش زیاد بود و با چه طرحهایی مخالفتش زیاد.
تلاش رضاخان برای دین زدائی و نابودی روحانیت
این را بسیاری البته یادشان است که شروع کرد؛ مخالفت با روحانیون با اسم اینکه میخواهیم اصلاح بکنیم، چه بکنیم. مجلسی در شاید جاهای دیگر و در مدرسه فیضیه، که ما شاهدش بودیم، مجلس امتحان درست کردند و اشخاصی که مال خودشان بود، میآمد آنجا برای امتحان و اینها به خیال اینکه، تبلیغاتشان این بود که ما میخواهیم این اشخاصی که صحیحند و اهل علم صحیح هستند، از آنهایی که نه، لیاقت این لباس را ندارند، میخواهیم تمیز بدهیم. حتی بعضی از آقایان محترم قم هم این معنا را باور کرده بودند. خدا رحمت کند مرحوم آقای فیض (1) را، به من فرمودند که - در مدرسه فیضیه، که - خوب، اینکه بدکاری نیست که اینها بیایند خوبها را از بدها جدا کنند. من به ایشان عرض کردم که بله، اینها میخواهند خوبها را از بدها جدا کنند که خوبها را از بین ببرند، نه بدها را. و همینطور هم شد. ابتدا برای این معنا آمدند و چه تلخیها بر ماها گذشت از این امتحان و از این بساط. بعد هم با یک بهانه دیگر شروع کردند به اینکه باید ملت لباس واحد داشته باشد و عمامهها را از سرها برداشتند و آنقدر خرابکاری کردند که روی تاریخ را سیاه کردند. البته اینها یک مسائل طولانی است که شاید تاریخ، حالا که