- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
مسائلی. شاید اگر مرحوم مدرّس (1) در آن وقت بود، آن کار را میکرد. لکن کسی نبود که این کارها را بکند. این قصهها که من برای شما میگویم خیلی هم خودتان میدانید.
این راهی است برای همه شماها و همه کسانی که دست اندرکار هستند و امور مملکت را میگردانند به هر جوری که هست که بفهمند که حکومتها از بالا گرفته، از رئیس جمهور گرفته تا آنجاهایی که در دِه، یک نفری، فرض کنید بخشدار است، اینها باید در خدمت ملت باشند. اگر اینها در خدمت ملت نباشند باز کم کم همان خواهد شد که در زمان آنها شد. حالا بدتر از آن وقت است. برای اینکه حالا مردم دیگر آن خوف را ندارد از هیچ کس. اینها تا آمدند خوف ایجاد کنند، یکی دو نسل بعدش شاید ثمر برسد.
خیال نکنند که مثلاً اگر بخواهند یک نفر یا چند نفر دیکتاتوری بکنند در این نسل، میشود، نه نمیشود. این یک مطلبی است که اگر حالا پایهاش ریخته شد، در دو نسل دیگر آن وقت نتیجه گرفته میشود؛ یعنی اینها کارش را میکنند، آنها نتیجهاش را میگیرند. از این جهت ما باید درست همه ملت و همه استاندارها و همه کسانی که دست اندرکار هستند اینها، مواجهه با ملت اینطور نباشد که در آن وقت بود که یک بیچارهای اگر میخواست استاندار را ببیند نتواند تا آخر. یک کسی که به او ظلم شده اگر میخواست حکومت یک شهری را ببیند، فرض است که استاندار یک - فرض کن - ناحیه باشد، اصلاً قدرت این را نداشت همچو جرأتی به خودش نمیداد که من ببینم ایشان را. یک همچو چیزی نبود. نمیشد یک همچو چیزها. از این جهت عُقدهها در دل مردم همینطور انباشته شد تا یک وقتی که آن عُقدهها باز شد و آن کار را انجام دادند.
ماها باید متوجّه این مسائل باشیم که حالا اینکه دست شما آقایان آمده است حکومت، و دست بالاتری آمده است حکومت خوی مثلاً، توجّه به این معنا باشد که باید اینها در خدمت مردم باشند. و به مردم حالی کنند که ما خدمتگزاریم؛ حالی کنند لفظاً، حالی کنند عملاً. در عمل اینطور باشد که مردم ببینند که این استانداری که آمده است در اینجا،
این راهی است برای همه شماها و همه کسانی که دست اندرکار هستند و امور مملکت را میگردانند به هر جوری که هست که بفهمند که حکومتها از بالا گرفته، از رئیس جمهور گرفته تا آنجاهایی که در دِه، یک نفری، فرض کنید بخشدار است، اینها باید در خدمت ملت باشند. اگر اینها در خدمت ملت نباشند باز کم کم همان خواهد شد که در زمان آنها شد. حالا بدتر از آن وقت است. برای اینکه حالا مردم دیگر آن خوف را ندارد از هیچ کس. اینها تا آمدند خوف ایجاد کنند، یکی دو نسل بعدش شاید ثمر برسد.
خیال نکنند که مثلاً اگر بخواهند یک نفر یا چند نفر دیکتاتوری بکنند در این نسل، میشود، نه نمیشود. این یک مطلبی است که اگر حالا پایهاش ریخته شد، در دو نسل دیگر آن وقت نتیجه گرفته میشود؛ یعنی اینها کارش را میکنند، آنها نتیجهاش را میگیرند. از این جهت ما باید درست همه ملت و همه استاندارها و همه کسانی که دست اندرکار هستند اینها، مواجهه با ملت اینطور نباشد که در آن وقت بود که یک بیچارهای اگر میخواست استاندار را ببیند نتواند تا آخر. یک کسی که به او ظلم شده اگر میخواست حکومت یک شهری را ببیند، فرض است که استاندار یک - فرض کن - ناحیه باشد، اصلاً قدرت این را نداشت همچو جرأتی به خودش نمیداد که من ببینم ایشان را. یک همچو چیزی نبود. نمیشد یک همچو چیزها. از این جهت عُقدهها در دل مردم همینطور انباشته شد تا یک وقتی که آن عُقدهها باز شد و آن کار را انجام دادند.
ماها باید متوجّه این مسائل باشیم که حالا اینکه دست شما آقایان آمده است حکومت، و دست بالاتری آمده است حکومت خوی مثلاً، توجّه به این معنا باشد که باید اینها در خدمت مردم باشند. و به مردم حالی کنند که ما خدمتگزاریم؛ حالی کنند لفظاً، حالی کنند عملاً. در عمل اینطور باشد که مردم ببینند که این استانداری که آمده است در اینجا،