- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
جانسون گمان میکنم بود. جانسون (1) بود. او آنجا ایستاده بود و او اینجا ایستاده بود. او اصلاً توی صورت او نگاه نکرد. از شأن خودش، عینکش را برداشته بود، چشمش را از آن طرف دوخته بود، این هم مثل یک بچّه مکتبی که مقابل آن معلّمهای سابق بود نه حالا، معلمّهای سابق، اینطور ایستاده بود. من خجالت میکشیدم از اینکه، خوب، ما در مملکتمان یک نفر مقامی که عالم او را شناختهاند به اینکه او مثلاً شاه ایران است. او در مقابل یک رئیس جمهور آنطور ذلیل هست. چرا باید باشد؟ باری اینکه میخواهد از آنجا اجازه حکومت بگیرد و اینجا بچاپد. همان کاری که خود آن سلاطین سابق هم میکردند و نخست وزیرهای آن وقت، و - نمیدانم - فرمانفرماهای آن وقت میکردند که به تیول میدادند کشور را، حکومتهای تکه تکه را. همین کار را میخواهد او بکند که آنها اجازه غارت بدهند. بیاید هر کاری بکند آنها هم نگذارند کسی صدایش دربیاید.
خوب اگر بخواهید که برنگردد این اوضاع، من چند روز دیگر بیشتر نیستم، امّا مملکت، مملکت شماست، مملکت، مملکت ایران است. اگر ایرانیها از آن صدر تا آن ذیل بخواهند که این مملکتشان این طوری که حالا پیش خودشان هست، و ان شاء الله این غائلهها هم ختم میشود، به خیر ختم میشود - ان شاء الله - اگر بخواهید مملکتتان مال خودتان باشد و مال خود این ملت باشد، باید این ملت را به همان گرمیی که هست نگه دارید. و تخیّل اینکه ما یا به شرق متمایل باشیم یا به غرب متمایل باشیم، این در ذهنتان اصلاً دیگر وارد نشود. و نگذارید در ذهن کسانی دیگری که با شما تماس دارند یا ملت وارد بشود. اینها را همینطور منسجم نگه دارید. یک ملت [است که] اصلاً نظیر ندارد این. اگر زمان محمدرضا یک جنگی واقع میشد، مثلاً فرض کنید در اهواز واقع میشد، در خراسان برایش زنها نان میپختند؟! دعا میکردند که - ان شاء الله - شکست بخورد. حالا وضع این طوری است. در کجای دنیا شما سراغ دارید یک همچو مطلبی.
یک همچو پشتیبانی مردم از حکومت، از ارتش. سراغ نداریم ما جایی در این، نظیر نداشته
خوب اگر بخواهید که برنگردد این اوضاع، من چند روز دیگر بیشتر نیستم، امّا مملکت، مملکت شماست، مملکت، مملکت ایران است. اگر ایرانیها از آن صدر تا آن ذیل بخواهند که این مملکتشان این طوری که حالا پیش خودشان هست، و ان شاء الله این غائلهها هم ختم میشود، به خیر ختم میشود - ان شاء الله - اگر بخواهید مملکتتان مال خودتان باشد و مال خود این ملت باشد، باید این ملت را به همان گرمیی که هست نگه دارید. و تخیّل اینکه ما یا به شرق متمایل باشیم یا به غرب متمایل باشیم، این در ذهنتان اصلاً دیگر وارد نشود. و نگذارید در ذهن کسانی دیگری که با شما تماس دارند یا ملت وارد بشود. اینها را همینطور منسجم نگه دارید. یک ملت [است که] اصلاً نظیر ندارد این. اگر زمان محمدرضا یک جنگی واقع میشد، مثلاً فرض کنید در اهواز واقع میشد، در خراسان برایش زنها نان میپختند؟! دعا میکردند که - ان شاء الله - شکست بخورد. حالا وضع این طوری است. در کجای دنیا شما سراغ دارید یک همچو مطلبی.
یک همچو پشتیبانی مردم از حکومت، از ارتش. سراغ نداریم ما جایی در این، نظیر نداشته