- » امروز دوشنبه، 5 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
ما خودمان هم شخصیت داریم. ما میتوانیم کار انجام بدهیم.
تلاش همگانی برای قطع وابستگی
شما دیدید که قبل از اینکه این نهضت حاصل بشود و انقلاب، کم شخصی بود، کم کسی بود که احتمال این را حتی بدهد که میشود برای قدرتهای بزرگ غلبه کرد. آن هم یک ملتی که همه چیزش وابسته بوده و همه چیزش از آنجا آمده و چیزی ندارد. این یک مسئلهای بود که باور کسی نمیآمد. لکن شما دیدید که وقتی اراده کردید، ملت اراده کرد، دنبالش شد. وقتی ملت بیدار شد که نباید این ابرقدرتها در اینجا حکومت کنند و نباید وابستگان آنها در اینجا حکومت کنند، با اینکه کمال قدرت را آنها آن وقت داشتند در عین حال همین سرو پا برهنههای بازار و کوچه و دانشگاه و جاهای دیگر قیام کردند و با وحدت کلمه و با بیداری، دشمن را از صحنه بیرون کردند. اگر ملت ما در این طول مدّت این بیست، سی سال، از بیست سال به این طرف باز همان بودند که از پاسبان میترسیدند، اگر یک وقتی میخواستند به کلانتری بروند خوفشان بود که بروند، از اسم شاه کذا میترسیدند، اگر اینها همانها بودند، نمیتوانستد قیام کنند و این واقعه را، این واقعه اعجازآمیز را به وجود بیاورند. اوّل بیدار شدند. با نطق ناطقین، نویسندگان، بیدار شدند. یعنی نویسندگان متعهد. بعد که بیدار شدند اراده کردند. خواستند. دنبال اراده و خواست قیام حاصل شد. و دیدید که چیزی که ملت خواست متحقق میشود. ملت ما خواست که نظام جائر سلطنتی نباشد و به جای او یک نظام انسانی - اسلامی باشد. این را خواست و این شد. البته نمیگویم که الآن ما یک نظام اسلامی تمام عیار داریم. لکن این را میگویم که آن نظام جائر که همه چیز ما را به دیگران فروخت و از بین برد، آن رفت از بین. و دست آن ابرقدرتها کوتاه شد از مملکت. و ما الآن در اوّل قدم هستیم. و باید کوشش کنیم، همه ملت کوشش کنند، همه ملت کوشش کنند، هرکس در هر جا که هست کوشش کند. و کوشش این باشد که ما باید وابسته نباشیم. اگر دهقانهای ما در صحراها و در هر کجا که هستند این معنا را بفهمند که کوشش باید کرد تا وابسته نبود، و هرکس وابسته است اسیر است و ممکن است که اسارتش زیادتر بشود. اگر آنها در بیابانها این
تلاش همگانی برای قطع وابستگی
شما دیدید که قبل از اینکه این نهضت حاصل بشود و انقلاب، کم شخصی بود، کم کسی بود که احتمال این را حتی بدهد که میشود برای قدرتهای بزرگ غلبه کرد. آن هم یک ملتی که همه چیزش وابسته بوده و همه چیزش از آنجا آمده و چیزی ندارد. این یک مسئلهای بود که باور کسی نمیآمد. لکن شما دیدید که وقتی اراده کردید، ملت اراده کرد، دنبالش شد. وقتی ملت بیدار شد که نباید این ابرقدرتها در اینجا حکومت کنند و نباید وابستگان آنها در اینجا حکومت کنند، با اینکه کمال قدرت را آنها آن وقت داشتند در عین حال همین سرو پا برهنههای بازار و کوچه و دانشگاه و جاهای دیگر قیام کردند و با وحدت کلمه و با بیداری، دشمن را از صحنه بیرون کردند. اگر ملت ما در این طول مدّت این بیست، سی سال، از بیست سال به این طرف باز همان بودند که از پاسبان میترسیدند، اگر یک وقتی میخواستند به کلانتری بروند خوفشان بود که بروند، از اسم شاه کذا میترسیدند، اگر اینها همانها بودند، نمیتوانستد قیام کنند و این واقعه را، این واقعه اعجازآمیز را به وجود بیاورند. اوّل بیدار شدند. با نطق ناطقین، نویسندگان، بیدار شدند. یعنی نویسندگان متعهد. بعد که بیدار شدند اراده کردند. خواستند. دنبال اراده و خواست قیام حاصل شد. و دیدید که چیزی که ملت خواست متحقق میشود. ملت ما خواست که نظام جائر سلطنتی نباشد و به جای او یک نظام انسانی - اسلامی باشد. این را خواست و این شد. البته نمیگویم که الآن ما یک نظام اسلامی تمام عیار داریم. لکن این را میگویم که آن نظام جائر که همه چیز ما را به دیگران فروخت و از بین برد، آن رفت از بین. و دست آن ابرقدرتها کوتاه شد از مملکت. و ما الآن در اوّل قدم هستیم. و باید کوشش کنیم، همه ملت کوشش کنند، همه ملت کوشش کنند، هرکس در هر جا که هست کوشش کند. و کوشش این باشد که ما باید وابسته نباشیم. اگر دهقانهای ما در صحراها و در هر کجا که هستند این معنا را بفهمند که کوشش باید کرد تا وابسته نبود، و هرکس وابسته است اسیر است و ممکن است که اسارتش زیادتر بشود. اگر آنها در بیابانها این