- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
سیطره ندارد، و سیطرهای که بر همه چیز دارد هم در حساب نمیآورد. نمیبیند او را چیزی. و همان طوری که برای دوستان خودش خیر و صلاح میخواهد برای دشمنان خودش هم خیر و صلاح میخواهد. انبیا اینطور بودند. انبیا غصه میخوردند برای کفار، غصه میخوردند برای منافقین که چرا باید اینها اینطور باشند. انبیا زحمتشان این بود که این کفّار و منافقین را و این اشخاص مُعْوَج را و این انسانهایی [که] در بند اسارت خود و علایق دنیا هستند - و همه مفاسد هم زیر سر همین است - اینها را میخواهند آزادشان کنند، و این مأموریت بسیار مشکل بوده است. و این مأموریت هم عمومی نشد که بشود. و از این به بعد هم این معنا نخواهد شد. این انسان آدم نمیشود تا آخر هم. یک مثل معروفی بود که میگفتند ملا شدن چه آسان، آدم شدن چه مشکل.
شیخ ما (1) - رحمه الله - میفرمود که: ملا شدن چه مشکل، آدم شدن محال است.
میزان در درستی و نادرستی قضاوت انسانها
انسان اگر بخواهد حکم بکند به یک مطلبی، تصدیق کند در باطن یک مطلبی را. اول برود سراغ خودش، خودش ببیند چکاره است. انسان آن کنار بنشیند و نظرش را به عیوب مردم بیندازد یا محسَّنات دیگران را عیبجویی بکند یا بدیهای دیگران را تحسین بکند، خوب این یکی امرش آسان است. انسان وارد هیچ معرکهای نمیشود. آنهایی که در سرحَدّات دارند جنگ میکنند هِی اشکال میکند به آنها. وارد هیچ ادارهای نمیشود.
آنهایی که وارد هستند اشکال میکند. وارد هیچ مرکزی که باید اصلاح بکند امور را نمیشود. این کنار مینشیند و شروع میکند هِی مناقشه کردن و عیب تراشیدن. این کار آسان هست و خیلی هم رایج شاید باشد. اما اگر انسان اول نشست و پیش دل خودش نشست، پیش افکار خودش نشست، ببیند خودش چکاره هست، امتحان کند خودش را، اگر یک پیروزی از دشمن حاصل شد، برای اسلام و به صلاح اسلام بود، ببیند این خوشحال میشود از این و تبریک به حسب قلبش میگوید به این دشمن یا نه بدش
شیخ ما (1) - رحمه الله - میفرمود که: ملا شدن چه مشکل، آدم شدن محال است.
میزان در درستی و نادرستی قضاوت انسانها
انسان اگر بخواهد حکم بکند به یک مطلبی، تصدیق کند در باطن یک مطلبی را. اول برود سراغ خودش، خودش ببیند چکاره است. انسان آن کنار بنشیند و نظرش را به عیوب مردم بیندازد یا محسَّنات دیگران را عیبجویی بکند یا بدیهای دیگران را تحسین بکند، خوب این یکی امرش آسان است. انسان وارد هیچ معرکهای نمیشود. آنهایی که در سرحَدّات دارند جنگ میکنند هِی اشکال میکند به آنها. وارد هیچ ادارهای نمیشود.
آنهایی که وارد هستند اشکال میکند. وارد هیچ مرکزی که باید اصلاح بکند امور را نمیشود. این کنار مینشیند و شروع میکند هِی مناقشه کردن و عیب تراشیدن. این کار آسان هست و خیلی هم رایج شاید باشد. اما اگر انسان اول نشست و پیش دل خودش نشست، پیش افکار خودش نشست، ببیند خودش چکاره هست، امتحان کند خودش را، اگر یک پیروزی از دشمن حاصل شد، برای اسلام و به صلاح اسلام بود، ببیند این خوشحال میشود از این و تبریک به حسب قلبش میگوید به این دشمن یا نه بدش