- » امروز یکشنبه، 4 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
ترویج میکنند! یک مسئله در کشور واقع میشود؛ این یک مسئله را یک جمعیتی تأیید میکنند و توصیف میکنند و قلمها به کار میافتد که این کار خوبی است؛ و یک دسته دیگر مقابل آنها میایستد و این امر را محکوم میکنند و قلمها و گفتارها به کار میافتد برای محکوم کردن او، چرا؟ برای اینکه این کار به نفع فلان دسته بوده است و به ضرر فلان دسته؛ از دوستان حاصل شده است، یا از رقیبان. اگر از دوستان حاصل شده است، خوب است هرچه میخواهد باشد. خوبی را برای دوستی میخواهیم؛ نه خوبی را برای خوبی. عدالت را برای عدالت نمیخواهیم؛ عدالت را برای دوستان میخواهیم.
دیگرانی که در مقابل ما ایستادهاند و ما آنها را رقیب حساب میکنیم. هرچه کار خوب از آنها صادر بشود بد نمایش میدهیم. قلمها به کار میافتد و انتقادها پیش میآید. وقتی همین کار از دوستان ما پیدا میشود، هرچه میخواهد باشد، قلمهایتان به کار میافتد و از او تأیید میکنید. پس عدل را برای عدل نمیخواهید. حق را برای حق نمیخواهید.
حق را اگر کسی برای حق بخواهد، چنانچه حق بر ضد خودش هم هست آن را باید بخواهد و دوست داشته باشد و اظهار کند. و باطل را اگر از خودش هم صادر شده باشد باید مبغوض او باشد و اقرار کند. آیا اینهایی که بنا دارند صحبت بکنند، حق را برای حق میخواهند و باطل را برای باطل نمیخواهند؟ یا حق را برای خودشان میخواهند؛ و باطل هم اگر از خودشان یا دوستان خودشان صادر بشود حق جلوه میدهند؟ و حق چنانچه از رقبای خیالی خودشان حاصل بشود، باطل جلوه میدهند. انسان نمیتواند به این زودی از شرّ خودش - که از شرّ شیطان بالاتر است - فارغ بشود. لکن میتواند قلم خودش را کنار بگذارد؛ میتواند زبان خودش را کنار بگذارد؛ میتواند قبل از اینکه میخواهد صحبت بکند، ببیند که روی چه مبادی صحبت میکند، چه مبادی او را وادار کرده است به اینکه صحبت بکند. این مسئلهای است که عمومی است، در همه جاست؛ هر کاری صادر بشود از خودم این خوب است! میزان من هستم هر کاری از من صادر بشود، چون میزان من هستم خوب است! و هر کاری از رقیب من حاصل بشود بد است، برای اینکه رقیب من است! هرچه هم خوب باشد کار خوبِ رقیب، بد است؛ و کار بد من
دیگرانی که در مقابل ما ایستادهاند و ما آنها را رقیب حساب میکنیم. هرچه کار خوب از آنها صادر بشود بد نمایش میدهیم. قلمها به کار میافتد و انتقادها پیش میآید. وقتی همین کار از دوستان ما پیدا میشود، هرچه میخواهد باشد، قلمهایتان به کار میافتد و از او تأیید میکنید. پس عدل را برای عدل نمیخواهید. حق را برای حق نمیخواهید.
حق را اگر کسی برای حق بخواهد، چنانچه حق بر ضد خودش هم هست آن را باید بخواهد و دوست داشته باشد و اظهار کند. و باطل را اگر از خودش هم صادر شده باشد باید مبغوض او باشد و اقرار کند. آیا اینهایی که بنا دارند صحبت بکنند، حق را برای حق میخواهند و باطل را برای باطل نمیخواهند؟ یا حق را برای خودشان میخواهند؛ و باطل هم اگر از خودشان یا دوستان خودشان صادر بشود حق جلوه میدهند؟ و حق چنانچه از رقبای خیالی خودشان حاصل بشود، باطل جلوه میدهند. انسان نمیتواند به این زودی از شرّ خودش - که از شرّ شیطان بالاتر است - فارغ بشود. لکن میتواند قلم خودش را کنار بگذارد؛ میتواند زبان خودش را کنار بگذارد؛ میتواند قبل از اینکه میخواهد صحبت بکند، ببیند که روی چه مبادی صحبت میکند، چه مبادی او را وادار کرده است به اینکه صحبت بکند. این مسئلهای است که عمومی است، در همه جاست؛ هر کاری صادر بشود از خودم این خوب است! میزان من هستم هر کاری از من صادر بشود، چون میزان من هستم خوب است! و هر کاری از رقیب من حاصل بشود بد است، برای اینکه رقیب من است! هرچه هم خوب باشد کار خوبِ رقیب، بد است؛ و کار بد من