- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
مردمی بودن مسئولان در نظام اسلامی
اما حالا وضع یک وضع دیگری است؛ شما میبینید که حکومت از خود مردم است و اگر شما شکل و شمایل وزرای این حکومت را تماشا کنید و سوابق زندگی آنها را، میبینید که حتی یک نفر از آنها شبیه به آن افرادی که در زمان طاغوت بود نیستند، اینها چهرههایی هستند از خود ملت و چهرههایی هستند که از توده مردم هستند. دیگر «سلطنه» ها نیست در کار و «مُلک» ها (1) در کار نیست، و امثال ذلک. یک مجلهای چند روز پیش از این آوردند پیش من، دیدم هیأت وزرای زمان طاغوت و همه آن زمانهایی که بودند یک هیأت وزرایی بود که همه جزء مُلکها و سلطنهها و همه از آن طاغوتها بودند و یک تشکیلی کرده بودند که جامع بود بین اشخاصی که خائن بودند یا اگر خائن هم نبودند از طبقه بالای کشور بودند؛ یعنی، آن طبقه مرفه بالانشین. همینطور مرسوم شده بود از اول تا این زمان که باید حتماً آنهایی که به وزارت میرسند از توده مردم نباشند؛ باید به قول خود آنها از طبقه ممتاز، ممتاز به نظر آنها، یعنی ثروتمند، یعنی یال و کوپالدار، یعنی اطرافیدار و دارای پارکهای بزرگ و زمینهای زیاد، تا اینطور نبودند لیاقت نداشتند که در یک حکومتی وارد بشوند و اگر یک وقت - فرض کنید - از دستشان در میرفت و یکی که از آنها نباشد، وارد بشود، این یک امر نادری بوده است و شاید برای بازی دادن مردم بوده است، لکن امروز شما هر یک از اینهایی که متصدی کارها هستند وقتی ملاحظه کنید میبینید که از همین خود مردم هستند. رئیس جمهور یک شخصی است پسر بنی صدر همدانی، یک ملای همدان، (2) حالا هم که هستش از آن یال و کوپال دارها نیست و از خود مردم است. نخست وزیر (3) هم که میبینید که کسی است که در آن دوره آن قدر زجر کشیده است، از خود این مردم است و همین طور سایر اشخاصی که در این ارگانهای دولتی هستند. الآن ما نمیتوانیم بگوییم که یک دولتی
اما حالا وضع یک وضع دیگری است؛ شما میبینید که حکومت از خود مردم است و اگر شما شکل و شمایل وزرای این حکومت را تماشا کنید و سوابق زندگی آنها را، میبینید که حتی یک نفر از آنها شبیه به آن افرادی که در زمان طاغوت بود نیستند، اینها چهرههایی هستند از خود ملت و چهرههایی هستند که از توده مردم هستند. دیگر «سلطنه» ها نیست در کار و «مُلک» ها (1) در کار نیست، و امثال ذلک. یک مجلهای چند روز پیش از این آوردند پیش من، دیدم هیأت وزرای زمان طاغوت و همه آن زمانهایی که بودند یک هیأت وزرایی بود که همه جزء مُلکها و سلطنهها و همه از آن طاغوتها بودند و یک تشکیلی کرده بودند که جامع بود بین اشخاصی که خائن بودند یا اگر خائن هم نبودند از طبقه بالای کشور بودند؛ یعنی، آن طبقه مرفه بالانشین. همینطور مرسوم شده بود از اول تا این زمان که باید حتماً آنهایی که به وزارت میرسند از توده مردم نباشند؛ باید به قول خود آنها از طبقه ممتاز، ممتاز به نظر آنها، یعنی ثروتمند، یعنی یال و کوپالدار، یعنی اطرافیدار و دارای پارکهای بزرگ و زمینهای زیاد، تا اینطور نبودند لیاقت نداشتند که در یک حکومتی وارد بشوند و اگر یک وقت - فرض کنید - از دستشان در میرفت و یکی که از آنها نباشد، وارد بشود، این یک امر نادری بوده است و شاید برای بازی دادن مردم بوده است، لکن امروز شما هر یک از اینهایی که متصدی کارها هستند وقتی ملاحظه کنید میبینید که از همین خود مردم هستند. رئیس جمهور یک شخصی است پسر بنی صدر همدانی، یک ملای همدان، (2) حالا هم که هستش از آن یال و کوپال دارها نیست و از خود مردم است. نخست وزیر (3) هم که میبینید که کسی است که در آن دوره آن قدر زجر کشیده است، از خود این مردم است و همین طور سایر اشخاصی که در این ارگانهای دولتی هستند. الآن ما نمیتوانیم بگوییم که یک دولتی