- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
دست آنها نبود و هزار سال هم نتوانستند در آن رخنه کنند، میخواستند که از صحنه خارج کنند. چه بکنند که از صحنه خارج کنند و اینها را هم در اختیار خودشان داشته باشند؟ یکی از کارهای مهم، بدبین کردن دانشگاهیها [نسبت] به روحانیت بود؛ بدبین کردن روحانیت به دانشگاه. در طول این مدتهای طولانی، سعی کردند در اینکه بین این دو قشر اختلاف ایجاد کنند، شکاف ایجاد کنند، بلکه اینها را باهم دشمن کنند. اگر در بین دانشگاه میرفتیم، اسم «آخوند» در آنجا مطابق با یک ماده مخدر بود! اگر در بین طلاب علوم دینیه هم میرفتیم، «دانشگاهی» مطابق با بیدینی بود! اینها را به جان هم میانداختند و از هم جدا میکردند تا اینکه آن استفادههایی که باید بکنند، بکنند.
بی خود نیست که ظرف این پنجاه سالی که اینها روی کار بودند، نگذاشتند یک دانشگاهی که مربوط به خود کشور باشد، یک دانشگاهی که برای مصالح خود کشور تحصیل کند و برای مصالح خود کشور آدم و دانشمند بیرون بدهد، [ایجاد شود.]
نمیگویم بهطور کلی موفق شدند، لکن آنها در صدد بودند که بتدریج، بهطور کلی موفق بشوند که هرچه از دانشگاه بیرون بیاید قبله او شرق یا غرب باشد. وقتی که دانشگاه به این صورت در آمد و روحانی هم از دانشگاه منعزل شد و ارتباطش قطع شد، آنها مقدرات همه کشور را در دست خود دارند.
اهمیت و لزوم انقلاب فرهنگی در دانشگاهها
همانطور که آنها انگشت روی دانشگاه میگذاشتند و با تمام قدرت دنبال این بودند که دانشگاه را به دست خودشان بیاورند و اشخاصی که جبهه و وجههشان رو به شرق و بیشتر رو به غرب است [در] دانشگاه آنطور به دست بیاورند و تربیت دانشگاهیها را آنطور بکنند و قشر روحانیت را هم کنار بگذارند، آنها را بیخاصیت کنند و اینها را خاصیت شرقی یا غربی بدهند، همانطور هم ماها و این انقلاب انگشت را روی همان نقطه حساس گذاشت. در رأس مسائل، «انقلاب فرهنگی» و دانشگاهی برنامه بود؛ یعنی، همان که آنها در ظرف پنجاه سال میخواستند عمل کنند. بعد از انقلاب هم آنهایی که به
بی خود نیست که ظرف این پنجاه سالی که اینها روی کار بودند، نگذاشتند یک دانشگاهی که مربوط به خود کشور باشد، یک دانشگاهی که برای مصالح خود کشور تحصیل کند و برای مصالح خود کشور آدم و دانشمند بیرون بدهد، [ایجاد شود.]
نمیگویم بهطور کلی موفق شدند، لکن آنها در صدد بودند که بتدریج، بهطور کلی موفق بشوند که هرچه از دانشگاه بیرون بیاید قبله او شرق یا غرب باشد. وقتی که دانشگاه به این صورت در آمد و روحانی هم از دانشگاه منعزل شد و ارتباطش قطع شد، آنها مقدرات همه کشور را در دست خود دارند.
اهمیت و لزوم انقلاب فرهنگی در دانشگاهها
همانطور که آنها انگشت روی دانشگاه میگذاشتند و با تمام قدرت دنبال این بودند که دانشگاه را به دست خودشان بیاورند و اشخاصی که جبهه و وجههشان رو به شرق و بیشتر رو به غرب است [در] دانشگاه آنطور به دست بیاورند و تربیت دانشگاهیها را آنطور بکنند و قشر روحانیت را هم کنار بگذارند، آنها را بیخاصیت کنند و اینها را خاصیت شرقی یا غربی بدهند، همانطور هم ماها و این انقلاب انگشت را روی همان نقطه حساس گذاشت. در رأس مسائل، «انقلاب فرهنگی» و دانشگاهی برنامه بود؛ یعنی، همان که آنها در ظرف پنجاه سال میخواستند عمل کنند. بعد از انقلاب هم آنهایی که به